۱۳۹۱ فروردین ۱۲, شنبه

پرفورمنس آذرمیدخت الهی "تکراری های ناپیدا"

عکس هایی از پرفورمنس آذرمیدخت الهی "تکراری های ناپیدا"













۱ نظر:

ناشناس گفت...

این دردهای تکراری و ناپیدای هزاران زن ودختر جوانی بود که خیلی از لحظات عمر را به جای ساخته شدن در عرصه هنر و ادبیات و سیاست و تاریخ ... باید می شستند و می سابیدند و دوباره فردا روز از نو و روزی از نو. هزاران زنی که اگر نمی کردند متهم به ناتوانی و نتوانستن می شدند و چوب تحقیر و تکفیر، بی خانمانی روحی آنان را به دنبال داشت. یادم می آید فقط زمانی مادرم مرا دوست داشت و به من توجه می کرد و مرا دخترم خطاب می کرد که خانه را شسته و رفته بودم و برق افتاده بود به همه چیز، اما این فقط برای یک ساعت بود و بعد دوباره وقتی استکانها کثیف می شد دوباره همان نگاه غضبناک بر چهره معصوم و بی پناه تنها کودک دختر خانواده تسلط می یافت. جالب بود مادر تمام این نگاههای غضبناک را همراه با خاطرات تلخ گذشته خود همراه می کرد و حاضر نبود آنچه بر خود رفته بر دخترش نرود. و متاسفانه این دور باطل سالهاست در همه خانواده ها تکرار می شود. دختری که از بچگی تنها خاطرات تلخ آن را به یاد دارد.