‏نمایش پست‌ها با برچسب Alireza Amirhajebi. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب Alireza Amirhajebi. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۴ بهمن ۱۰, شنبه

پنجمین «سی پرفورمنس» از نگاه هنرمندان شرکت‌کننده

روزنامه شرق: پنجمین فستیوال «سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز» با حضور سی هنرمند از ۲۶ آذر تا هشت بهمن، همه روز به‌غیر از جمعه‌ها و شنبه‌ها در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. کیوریتور و چهار هنرمند شرکت‌کننده در این رویداد، در پایان این برنامه نگاهی به این دوره داشته‌اند:

به باغبانی می‌مانم در باغچه‌اش
امیر راد، کیوریتور فستیوال


پنج سال از زمانی‌که آغاز کردیم، گذشت. مثل هر آغازی اهدافمان دست‌نیافتنی و مسیرمان ناپیدا می‌نمود؛ در کنار هنرمندان بسیاری این راه صعب را پیمودیم و اکنون با نگاه به گذشته خطی -مسیری- بر عرصه هنرهای تجسمی رسم کرده‌ایم که در ترکیب‌بندی این صحنه نقشی درخور یافته‌است؛ نقشه راهی، هدیه به پویندگانی که از راه می‌رسند. خطا بسیار کرده‌ایم و بسیار راه رفته که بازگشته‌ایم و دوباره ساخته‌ایم، پیموده‌ایم. بسیار گفتیم و نوشتیم و حال این مدیوم غریبه‌ پنج‌ سال پیش، آشنای بسیارانی شده ‌است. آخرین‌ها، همین ‌هزاران مخاطب که میزبانشان بودیم در دوره پنجم که مهمان موزه ‌هنرهای معاصر تهران بودند، خانه‌ای جدید که درهایش را رو به تغییر گشود، حرکتی که این خانه را از سکون و راحتِ دهه‌ها به‌درآورد. خانه جدید، نیاز به بازآفرینی نقش خود در جغرافیای هنر معاصر جهان را درک کرده ‌است و این چنین میزبان این فستیوال شد، پیداست که مهمان از جنس و صورت دگر بود و ناشناخته را پذیرابودن مستلزم‌ هزار زحمت، که تقبل کردند و قدردانی و سپاس ما نثارشان باد. امروز پرفورمنس‌آرت با فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز بستری گسترانده است که می‌تواند هر بازدیدکننده‌ موزه را به مقام مخاطب ارتقا دهد، مقامی برای ایفای نقشی پویا در خلق اثر هنری؛ مراد از اثر هنری البته، تک‌تک آثار اجرائی نیست که موزه خود با حضور مخاطبان- و نه بازدیدکنندگان- فضایی دگر می‌یابد؛ یعنی هویت مکانی آن به فضایی پویا دگرگون می‌شود و این‌چنین شایستگی قرارگیری در زمره آثار هنری را کسب ‌می‌کند. فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز، اگرچه با هدف معرفی فراگیر این مدیوم مسیر خود را از گالری ایست آغاز کرد، اکنون و در نقطه پایان فستیوال پنجم و با نگاه به نقطه آغاز، فاصله‌ میان این دو نقطه فقط با ۱۵۰ پرفورمنس‌آرت و رسیدن به اهداف اولیه پر نشده‌، بلکه علاوه‌بر پیدایی افق‌های جدید، نقش آن در بازتعریف مفاهیمی چون هنر، هنرمند، مخاطب و ازاین‌دست روشن‌تر شده ‌است. در جایی که ایستاده‌ام، «به باغبانی می‌مانم در باغچه‌اش» در مقابل نهالی که بی‌صبرانه منتظر گشودن شاخ و برگش بر گستره آسمان عرصه ‌هنرهای تجسمی این جغرافیاست و حضورش هرلحظه یادآور وظیفه‌ای است سنگین بر دوش من، ما، همه.
**«به باغبانی می‌مانم در باغچه‌اش» بخشی از یک گفت‌وگوی خوان میرو


تصاحب موزه‌ها به نفع هنر و مردم
محسن ثقفی


بیش از سه دهه است که سنت موزه‌داری در ایران، با برداشتی غلط مواجه شده است، به‌ویژه که تعاریف جدیدی دررابطه‌با مفهوم موزه‌های هنری مطرح شده‌اند. اگر تعاریف جدید را اندکی ارزیابی کنیم، متوجه این نکته می‌شویم که موزه‌ها قرار نیست یادمانی برای پاسداشت و حسرت گذشته باشند، بلکه می‌توانند به‌عنوان محلی برای نمایش و عرضه آثار هنری ارزیابی شوند تا آثاری که از نظر بازار، با منطق کالایی و دارابودن قابلیت خریدوفروش هم‌خوانی ندارند، به مخاطبان هنر، اعم از خاص و عام معرفی شوند. بلکه بخش بزرگی از بازدیدکنندگان را افرادی تشکیل ‌دهند که مایلند هنر نیز بخشی از زندگی و فرایند بالندگی ذهنی آنها باشد. به‌همین‌دلیل، موزه‌ها نیز تسهیلاتی همچون راهنمایان موزه و یا کارگاه‌های آشنایی با هنر را به‌کار می‌گیرند تا مخاطبان غیرمتخصص نیز بتوانند از لذت مواجهه با اثر هنری برخوردار شوند. موزه هنرهای معاصر تهران، مدت‌های مدید بود که با قطع هرگونه ارتباط با این سطح از مخاطبانش مواجه بوده و جامعه هدف خود را صرفا دانشجویان و مخاطبان متخصص هنر قلمداد می‌کرد. فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز، مجالی‌ است تا هنرمندانی که برای کسب نفع مالی به خلق و تولید اثر هنری اقدام نمی‌کنند و به این اصل انسانی معتقدند که هنر را باید به میان مردم برد تا مخاطبان آثار هنری از ثروتمندان و مجموعه‌داران، گسترش یافته و مردمی‌تر شوند، فرصتی یابند و با فراغ بال بیشتری با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. شاید این فستیوال و فستیوال‌های مشابه، اولین قدم‌ها برای تصاحب فضای موزه‌ها به‌نفع مردم و ارتقای سطح فرهنگی جامعه باشد.

پرفورمنس‌آرت اثری زنده
اِشا صدر اِشکوری


پرفورمنس‌آرت اثری زنده است که نمی‌توانید به عقب برگردانیدش. هنرمند در جایگاه خود و مخاطب در جایگاه خود، خودِ واقعی‌شان هستند، هیچ‌یک نقشی ایفا نمی‌کنند. هنرمند به‌مثابه اثر هنری و مخاطب در جایگاه کسی که اثری را نظاره می‌کند یا در کامل‌شدنش به تصمیم دست می‌زند. در همه آثار به‌نمایش‌درآمده در موزه هنرهای معاصر، یک سؤال همچنان برای مخاطبانی که تجربه دیدار و مشارکت در پرفورمنس‌آرت را نداشته‌اند، تکرار می‌شود. مرز دخالت و مشارکت مخاطب کجاست؟ در برخی از این پرفورمنس‌آرت‌ها، هنرمند فاصله‌اش را با مخاطب حفظ می‌کند و او را در مقام بیننده‌ای می‌گذارد تا فقط تأثیری از اجرایش را در حافظه‌اش با خود بیرون ببرد. در برخی دیگر، علاوه‌بر این هنرمند مخاطبانش را به دخالت در اثر دعوت می‌کند. آنها باید تصمیم بگیرند در خلق اثر هنری همراه باشند و یا خود را کنار بکشند؛ اما مخاطبی که به مشارکت دست می‌زند، همان مخاطبی است که وارد موزه هنرهای معاصر تهران شده، از میان آثار هنری به‌نمایش‌درآمده در موزه گذشته و به اثری زنده رسیده ‌است و حال باید در کسری از ثانیه تصمیم بگیرد تا چه واکنشی از خود نشان دهد، واکنشی که دیگر بازگشت‌ناپذیر است.

سی پرفورمنس در حافظه‌ موزه هنرهای معاصر
رامین اعتمادی‌بزرگ


توجه به مکان، وجه مهمی از پرفورمنس‌آرت است. در آثار این دوره از فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز، توجه مستقیم به مکان برگزاری، یعنی موزه هنرهای معاصر تهران از سوی هنرمندان کمتر دیده می‌شد؛ اما موزه نه به‌مثابه مکان اجرا، بلکه به‌عنوان محیطی که دارای حافظه و هویتی خاص است تأثیر مستقیمی بر همه اجراها گذاشت. در پرفورمنس‌آرت، حافظه‌ مکان می‌تواند موضوع اصلی اثر هنری باشد. چنانچه در برخی از پرفورمنس‌ها با تغییر مکان، اثر معنی خود را ازدست‌ داده و یا خالی از تأثیرگذاری می‌شود. شاید نکته تأمل‌برانگیز برای من در یک نگاه گذرا به پنجمین دوره این فستیوال، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری هنرمندان پرفورمنس آرت به سایت اجرائی و یا همان مکانِ موزه هنرهای معاصر تهران است. باید باور کنیم موزه هنرهای معاصر مدت‌هاست که بازدیدکنندگان خاص خود را ازدست داده‌ است. اما پس از چهار بار برگزاری فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز در گالری ایست به کیوریتوری امیر راد، برای نخستین‌بار موزه هنرهای معاصر تهران میزبان سی اثر بوده که تاحدی باعث آشتی بین هنرمندان معاصر، مخاطبان خاص و درنهایت مخاطبان عام شده‌ است. روند رو به رشد، تأثیرگذار و کیفیت قابل قبول پرفورمنس‌آرت‌ها در پنجمین دوره این فستیوال با درنظرگرفتن کمبودهای موجود، مشارکت هنرمندان و مخاطبان هنری با این رسانه و البته مشارکت موزه هنرهای معاصر تهران می‌تواند بستری برای تعامل هنری با هنرمندان بین‌المللی در حوزه‌ پرفورمنس‌آرت باشد.

گُل‌کاشتن میان حفره‌ها
علیرضا امیرحاجبی


جشنواره امسال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز، ساحت و مساحت جدیدی را برای هنرمندان فعال در حوزه هنرهای مفهومی گشود. میزبانی موزه هنرهای معاصر که خانه اول و آخر هنرمندان ایرانی است، به خودی خود نشان‌دهنده این موضوع بود که پرفورمنس به سال‌های نوجوانی‌اش در ایران رسیده و آن را کمی جدی‌تر می‌گیرند. از این بابت خوشحالیم و در آینده نیز همراه این جشنواره خواهیم بود. پرفورمنس یک کنش است. یک اقدام است. پاکسازی و دوباره‌سازی رابطه بین هنر و مخاطب است. بازسازی رابطه گسسته میان هنرمند و مخاطبانش. چیزی که بدان نیاز داریم. البته می‌توانیم به این نیاز پاسخی ندهیم و نادیده‌اش بگیریم؛ اما نادیده‌انگاشتن به‌معنی نبودن نیاز نیست. شکافی میان هنر معاصر و مخاطبان وجود دارد که پرفورمنس می‌تواند با ایجاد یک گفتمان محدود، توجه همه را به فقدان‌ها و نیازها جلب کند. کنش در پرفورمنس محدود است. رویدادهای هنری نیز محدودند؛ اما ذهن‌ها نامحدود و ایده‌ها نیز بی‌پایان. ارتباطات انسانی در نفس خود ثابت و ساده اما در عرصه زندگی روزمره معاصر بسیار پیچیده و تحلیل‌ناپذیر شده‌اند. چشم‌اندازهای هنر معاصر می‌تواند به سمت ارزش‌های ریشه‌دار انسان و هستی او معطوف شود. هنر معاصر می‌تواند از بازگویی اَبَر- روایت‌ها دست بردارد و به خرده‌روایت‌ها بپردازد. در راستای منطقه‌ای عمل‌کردن، جهانی فکر کند. به محیط‌زیست و زمینِ مادر فکر کند. پرفورمنس، کنشی محدود است؛ اما می‌تواند ذائقه لطیفی داشته باشد و گُل‌کاری را در زمین گسترش دهد.

۱۳۹۴ آذر ۲۸, شنبه

۱۳۹۴ آذر ۲۵, چهارشنبه

اجرای روز اول، "493.88Hz Optimum" پرفورمنس آرتی از علیرضا امیرحاجبی

اجرای روز اول:

493.88Hz Optimum 

پرفورمنس آرتی از علیرضا امیرحاجبی

پنجشنبه ۲۶ آذرماه ساعت ۱۷
موزه هنرهای معاصر تهران


 



بیوگرافی علیرضا امیرحاجبی:
علیرضا امیرحاجبی
 متولد ۱۳۴۹، تهران
هنرآموخته موسیقی از مرکز پژوهش های تطبیقی آکوستیک و موسیقی پاریس (IRCAM)  ۱۹۹۵-۹۹
شرکت در پروژه های مشترک بین شهرداری پاریس و  IRCAM در زمینه مقابله با آلودگی صوتی و طراحی محیطی – صوتی در شهرها تحت عنوان مبلمان صوتی / پاریس/ ۱۹۹۷
شرکت در کارگاه های آموزشی جاشوآ فاینبرگ آهنگساز آمریکایی در   IRCAM و لابراتوار تحقیقات تجربی روانشناسی (CNRS)  / پاریس/۱۹۹۷
اجرای پروژه صوتی جهت کمک به کودکان سومالی برای سازمان خوار و بار جهانی (فائو) و یونیسف / پاریس/ ۱۹۹۸
   
 " جاد " ویدئو آرت/ موزه هنرهای معاصر تهران / گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۴
 "توهو و سپوکو" ویدئو آرت/ گالری مان هنر نو/ تهران/۱۳۸۵
 "زیگما " چیدمان صوتی/ ظروف کریستال و پنج بلند گو/حیاط داخلی گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۷
 "مرکور" چیدمان صوتی/ هفت فلوت و بیست بلندگو/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۸
 "سفید برفی و کتاب آب" ویدئو/ چیدمان با موضوع  عباس کیارستمی / گالری آریا / تهران/ 
" دپاکین" ویدئو آرت با نگاهی به رمان " روزگار دوزخی آقای ایاز" اثر رضا براهنی / گالری ایگرگ/ تهران/ ۱۳۹۰ 
"یک ثانیه سفید، یک ثانیه" چیدمان/ یادمان قربانیان هیروشیما و ناگازاکی به سفارش موزه صلح تهران/تهران/۱۳۹۱
"قرنطینه" پرفورمنس/ در مجموعه سی هنرمند، سی پرفورمنس/گالری ایست/ تهران/۱۳۹۱
 "ادیپ شهریار" ویدئو چیدمان/ گالری ایست/ تهران/  ۱۳۹۱/ جشنواره فیلم مونرئال ۱۳۹۳
" سرخوشی ها " پرفورمنس/ در مجموعه سی هنرمند،سی پرفورمنس/گالری ایست/تهران/ ۱۳۹۲
" سنگ – آینه " چیدمان محیطی/ در محوطه شش هزار ساله "شهر یری" به سفارش میراث فرهنگی اردبیل/ مشگین شهر/۱۳۹۳
" چهار مسلمون " چیدمان محیطی ( پروژه شخصی) فشم/ رودبار قصران/شمیرانات/۱۳۹۳
" گوش سپردن به بادهای خورشیدی " چیدمان محیطی/ محوطه پل آب بر خرانق برای اداره کل میراث فرهنگی استان یزد / خرانق / اردکان / یزد / ۱۳۹۳
" حلقه های هارمونیک " تجربه شنیداری/ یخچال خشتی میبد با همکاری پایگاه پژوهشی میراث فرهنگی میبد / یزد/ ۱۳۹۳
" خشت و آینه" چیدمان/ محوطه خارجی یخچال خشتی میبد با همکاری پایگاه پژوهشی میراث فرهنگی میبد/ یزد/ ۱۳۹۳
"محیط انزو"  طراحی حیاط استودیو هنری ایگرگ/ به سفارش لی لی وکیلیان/ تهران/۱۳۹۳
 "آنتارکتیکا" تاثیرگذاری ها بر روی یخچال سربندک/فشم، رودبارقصران/۱۳۹۳
"نیم روز " طراحی حیاط منزل مسکونی کامران عدل/تهران/۱۳۹۳
"خود توتم سازی" نمایشگاه گروهی/استودیو ایگرگ/تهران/۱۳۹۴
"مصداق مبهم میل " تاثیرگذاری بر محیط دره باغ میر/فشم،رودبار قصران/۱۳۹۴
"مودیکا " موسیقی برای صلح/ هنر ضد داعش/ گالری آرته/ تهران/۱۳۹۴
" معیارها" چیدمان در یخچال طبیعی همه لون/ میگون،رودبار قصران/۱۳۹۴
ترجمه و انتشار کتاب آغاز بی پایان هنر مفهومی ( نشر نظر) آبان ماه ۱۳۹۲
ترجمه و انتشار کتاب " تاتر و هنر اجرا " ( نشر قطره ) تیر ماه ۱۳۹۳

 


۱۳۹۳ دی ۳, چهارشنبه

درباره چیدمان " گوش سپردن به بادهای خورشیدی" در محوطه باستانی پل آبرسان خرانق، علیرضا امیرحاجبی


این چیدمان نگاره ایی سه بعدی است که هم به شکلی دائمی به بازتعریف فرم و زیباشناسی پل آب رسان خرانق می پردازد و هم بطور مستقل بخشی از زمان و مکان ( آنِ حال حاضر ) را به مخاطب گوش زد می کند. زمانی در حال گذار که مخاطب هیچگاه بدان توجهی ندارد. اما تبار و ریشه بهره گیری از آینه در بسیاری از آثار من چه در محیط های طبیعی و چه در گالری به تفسیر و خوانشی بستگی دارد که از برخی منابع عرفانی شیخ شهید " شهاب الدین سهرودی" درباب نورالانوار و حکمت خسروانی اخذ کرده ام.
بسیاری از هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی از آینه در آثار خود استفاده کرده و می کنند. از جمله هانس ماک، رابرت اسمیتسون، پیستولتو وهنرمند برجسته کشورمان منیر فرمانفرمائیان. آینه در پرداخت های هنری ( بصری ) به مانند ماده خامی است که در زمان و مکانی مشخص با فرمی مشخص، خوانشی مشخص را حاصل می آورد.
من در چند اثر اخیر خود با خوانشی "میان موضوعی" آینه را رابطی بین پدیده ایی مربوط به گذشته ( میراث کهن) و فکری امروزی قرار داده ام. البته این ایجاد رابطه بسیار مشروط بوده و خواهد بود و دلیل آن چیزی نیست به غیر از حفظ تمام و کمال شأن و ارزش اثر باستانی یا میراث فرهنگی. در اینجاست که کار کمی سخت می شود  زیرا هنرمند حق هیچگونه تغییر یا دخل و تصرف را در حریم اثر نداشته و باید بطور کامل اثر خود را در راستای زیباشناسی پدیده و اثر باستانی قرار دهد.
گوش سپردن به بادهای خورشیدی چیدمان آینه هایی بود که بر فرم زیبای قوس های رومی وار پل آبرسانی بخش خرانق تاکید داشت. این پروژه با مشارکت اداره میراث فرهنگی استان یزد و در عرض دو ماه به سرانجام رسید.

علیرضا امیرحاجبی
تهران/ آبان 
 ۱۳۹۳











۱۳۹۳ آبان ۲۷, سه‌شنبه

قوس اشراق، نشست پژوهشی و معرفی سه پروژه مفهومی در استان یزد، علیرضا امیرحاجبی

قوس اشراق
نشست پژوهشی و معرفی سه پروژه مفهومی در استان یزد

علیرضا امیرحاجبی


چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳
ساعت ۱۸ الی ۲۰






Arc of Illumination
Research session on three installations in Yazd


Alireza Amirhajebi

  Wednesday, 19 November 2014, 6-8 pm



۱۳۹۳ مهر ۳, پنجشنبه

اجرای روز دوم، 
"۱۲۰ دقیقه با طاعون"، علیرضا امیرحاجبی

اجرای روز دوم، 
"۱۲۰ دقیقه با طاعون"، علیرضا امیرحاجبی
جمعه ۴ مهرماه ۱۳۹۳

ساعت اجرا: ۶ تا ۸


این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.



بیوگرافی علیرضا امیرحاجبی
متولد ۱۳۴۹

شرکت در نخستین نمایشگاه هنر مفهومی/ موزه هنرهای معاصر تهران / تهران/ ۱۳۸۰   
ساخت ویدئو آرت " جاد " با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران / اجرا در گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۴
 ویدئو آرت های " توهو" ، سپوکو/ گالری مان هنر نو/ تهران/۱۳۸۵
 چیدمان صوتی "زیگما " برای کریستال و پنج بلند گو/حیاط داخلی گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۷
 چیدمان صوتی "مرکور" برای هفت فلوت و بلندگو/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۸
چیدمان پیراهن هنرمندان ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران ۱۳۸۸
چیدمان روسری هنرمندان زن ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۹
اجرای پروژه "سفید برفی و کتاب آب"( ویدئو آرت و چیدمان) با موضوع  عباس کیارستمی / گالری آریا / تهران/  ۱۳۹۰
اجرای پروژه  ویدئویی" دپاکین" با الهام از رمان " روزگار دوزخی آقای ایاز" اثر رضا براهنی / گالری ایگرگ/ تهران/ ۱۳۹۰ 
چیدمان "یک ثانیه سفید، یک ثانیه" یادمان قربانیان انفجار اتمی هیروشیما به سفارش موزه صلح تهران/تهران/۱۳۹۱
پرفورمنس "قرنطینه" در مجموعه سی هنرمند، سی پرفورمنس/گالری ایست/ تهران/۱۳۹۱
اجرای پروژه ادیپ شهریار( ویدئو آرت و چیدمان)/ گالری ایست/ تهران/  ۱۳۹۱
پرفورمنس " سرخوشی ها " در مجموعه سی هنرمند،سی پرفورمنس/گالری ایست/تهران/ ۱۳۹۱

چیدمان محیطی  " سنگ – آینه " در محوطه شش هزار ساله "شهر یری" به سفارش میراث فرهنگی
اردبیل/ مشگین شهر/۱۳۹۲

چیدمان محیطی " چهار مسلمون " ( پروژه شخصی) فشم/ رودبار قصران/شمیرانات/ ۱۳۹۳
چیدمان محیطی " گوش سپردن به بادهای خورشیدی " در محوطه پل ساسانی خرانق برای اداره کل میراث فرهنگی استان یزد / خرانق / اردکان / یزد / ۱۳۹۳


ترجمه و انتشار کتاب آغاز بی پایان هنر مفهومی ( نشر نظر) آبان ماه ۱۳۹۲
ترجمه و انتشار کتاب " تاتر و هنر اجرا " ( نشر قطره ) تیر ماه ۱۳۹۳

 

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۳, سه‌شنبه

"سنگ و آینه"، نشست پژوهشی درباره یک چیدمان، علیرضا امیرحاجبی


سنگ و آینه
 نشست پژوهشی درباره یک چیدمان

علیرضا امیرحاجبی

به همراه معرفی محوطه هفت هزارساله شهر "یری"

جمعه ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳
ساعت ۱۸ تا ۲۰



Stone & Mirror
Research session on an installation


Alireza Amirhajebi

 Friday, 16 May 2014, 6-8 pm

۱۳۹۲ دی ۷, شنبه

نشست نقد "آغاز بی‌پایان؛ هنر مفهومی" به همراه کامران عدل، محمد پرویزی و امیر راد در گالری ایست

منبع: ایبنا

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جلسه معرفی و نقد کتاب «آغاز بی‌پایان؛ هنر مفهومی» گردآوری و ترجمه علیرضا امیرحاجبی، با حضور محمد پرویزی، کامران عدل، امیر راد و مترجم کتاب، شامگاه گذشته، جمعه ششم دی (۱۳۹۲) در گالری ایست برگزار شد.

امیرحاجبی در این جلسه درباره چگونگی انتشار کتاب «آغاز بی‌پایان» گفت: این کتاب در عرض چندین سال شکل گرفت و دلیل اصلی آن نیز بازنشر ترجمه‌های من در فضای مجازی بدون ذکر نام مترجم بود. به همین دلیل با پیشنهاد محمودرضا بهمن‌پور، مدیر خلاق موسسه فرهنگی و پژوهشی چاپ و نشر نظر مجموعه این مقالات به صورت کتاب منتشر شد. دلیل دیگر انتشار این کتاب نبودن منبع موثق درباره هنرهای مفهومی در زبان فارسی بود.

وی افزود: در چینش مقالات برای درج در این کتاب منطقی خاصی را در نظر گرفتم تا نشان دهم که ریشه‌های هنر مفهومی در کجا قرار دارد و هنرمندان هنرهای مفهومی از کجا الهام گرفته‌اند. به همین دلیل ابتدای کتاب نوشتاری از «مارینتی» درباره فتوریسم و بیانیه فتوریست‌هاست و در ادامه، مقاله‌ای از «ریشتر» درباره جنبش دادییسم. فتوریسم و داداییسم تاثیر بسیاری بر هنر مفهومی گذاشته‌اند.

این مترجم در ادامه با توضیح بیشتر درباره ریشه‌های هنر مفهومی گفت: در هنر فتوریستی، انقلاب و ساختارشکنی مهمی در هنر به‌وجود می‌آید که این گسست هنر از موزه‌ها و گالری‌هاست. نطفه اصلی هنر مفهومی نیز از دشمنی با موزه بسته شد. نظریه ضدهنر و خلق هنر در لحظه نیز از داداییسم وارد هنر مفهومی شد.

امیرحاجبی همچنین به دیگر مقالات کتاب اشاره کرد و توضیح داد: پس از مقاله ریشتر مقاله سول‌لوویت نیز در این کتاب درج شده که به لحاظ زمانی فاصله زیادی با یکدیگر دارند. من سعی داشتم این کتاب مانند مجموعه «خواندنی‌ها»ی انتشارات راتلج دربیاید. خواندنی‌ها دارای منطق کرونولوژیک یا تاریخ هنری، نیست و تنها سعی می‌کند مخاطب جذب کتاب شود. مقاله‌ها و نوشتارهایی درباره موسیقی پرفورمنس و در نهایت نوشتارهایی درباره دو هنرمند هنر مفهومی یعنی آلن کاپرو و رومن آبراموویچ از دیگر مطالب کتاب است.

این هنرمند در ادامه با اشاره به نقد تعدادی از منتقدان نسبت به نبودن مقاله‌های منتقدان هنر مفهومی در این کتاب گفت: هدفم این بود که فقط مقاله‌ها و نوشتارهای هنرمندان در این جلد بیاید. قرار است در مجلدات بعدی مقاله‌های منتقدان و مورخان هنرهای مفهومی نیز منتشر شوند. ما نیاز به منابعی داریم تا به وسیله آن‌ها انحرافات و اشتباهاتی را که درباره هنر مفهومی در ایران وجود دارد، برطرف کنیم.

امیرحاجبی همچنین به سیر هنرهای مفهومی در ایران اشاره کرد و گفت: پیش از انقلاب اسلامی ایران، گویا هانیبال الخاص، مارکو گریگوریان و محمد صالح علا، آثاری در این حوزه خلق کردند، اما پس از انقلاب سکوتی طولانی به وجود آمد، تا این‌که نخستین نمایشگاه «کانسپچوال آرت» در موزه هنرهای معاصر، بدون هیچ پشتوانه مطالعاتی برگزار شد.

وی در ادامه با اشاره به این نکته که برگزاری نخستین نمایشگاه کانسپچوآل آرت، بزرگترین ضربه را به هنر معاصر ایران وارد کرد، گفت: در این نمایشگاه بسیاری از نقاشان بدون این‌که شناخت قبلی نسبت به هنر مفهومی داشته باشند، آثاری را ارایه کردند، اما از میان ۱۳۰ نفری که در این نمایشگاه اثر داشتند، امروز تنها هفت نفر باقی‌مانده‌اند که هنوز در حال فعالیت هستند.

امیرحاجبی در پایان گفت: نخستین نمایشگاه هنر مفهومی باعث شد کسانی که دانشی نسبت به این هنر نداشتند وارد آن شوند و برای آن هزینه‌های بسیاری انجام دهند و این در صورتی است ک برای اجرای هنر مفهومی هزینه‌های زیادی لازم نیست.

محمد پرویزی، هنرمند و منتقد نیز در این جلسه گفت: در حوزه هنرهای مفهومی در ایران کتاب به تعداد انگشتان دست هم وجود ندارد، اما این کتاب به دلیل گزینش مقالات خاص و مختصر بدون و ترجمه خوب و روان مترجم، بسیار مهم و خواندنی است.

وی افزود: مترجم این کتاب خود هنرمندی است که دغدغه این نوع از هنر را دارد و در آن بسیار فعال است. پیش‌تر کسانی در این حوزه دست به تالیف یا ترجمه زده بودند که هیچ سابقه‌ای در آن نداشته و باعث شدند دیدگاه‌های غلطی درباره این هنر در ایران رواج پیدا کند.

پرویزی در ادامه با اشاره به کتابی که در این حوزه در ایران منتشر شده است، گفت: پیش از این کتاب، کتابی نیز با عنوان «انقلاب مفهومی» منتشر شد که این اثر به نظر من بسیار سخت‌خوان است و مطالب گزیده شده نیست و بعضا حتی در برخی بخش‌ها اطلاعاتی نادرست به مخاطب ارایه می‌دهد. 

 
عدل: استادان هنر نمی‌گذارند این کتاب وارد دانشگاه‌ها شود 


یکی دیگر از حاضران این جلسه کامران عدل، عکاس بین‌المللی ایرانی بود. او در بخشی از سخنان خود گفت: امروزه تعداد هنرمندان و دانشجویان هنر در ایران بسیار زیاد است، اما چرا شمارگان این کتاب هزار و 200 نسخه است؟

وی افزود: مترجم و ناشر این کتاب باید بدانند که استادان دانشگاه به هیچ عنوان نمی‌گذارند این کتاب وارد دانشگاه‌ها شود، چرا که نمی‌خواهند دانشجویان هنر در ایران آزادانه حرکت کنند. البته نباید فراموش کنیم که عموم دانشجویان هنر نیز بن‌مایه لازم برای این رشته‌ها را ندارند.

همچنین امیر راد، هنرمند نقاش و مدیر گالری نیز در این جلسه گفت: کتاب «آغاز بی‌پایان» در بازار کتاب‌های ایران نمونه ندارد و مباحثی که در آن طرح شده، در گذشته به زبان فارسی منتشر نشده است.

وی افزود: مقاله‌های این کتاب بر اساس کار هنری هنرمندان است و تاثیر هر هنرمند بر هنر معاصر را بررسی می‌کند. انتشار این کتاب منبع و مرجعی مناسب در اختیار محققان قرار می‌دهد. پیش از این کتاب، بیشتر به منابع غربی رفرنس داده می‌شد.

«آغاز بی‌پایان؛ هنر مفهومی» گردآوری و ترجمه علیرضا امیرحاجبی با شمارگان هزار و 200 نسخه، 96 صفحه و بهای 16 هزار تومان از سوی موسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر، در پاییز امسال (1392) روانه کتابفروشی‌ها شد.

در میان مخاطبان حاضر در این جلسه، داوود شهیدی، کاریکاتوریست، نویسنده، طنزنویس و معمار ایرانی نیز حضور داشت.

۱۳۹۲ دی ۴, چهارشنبه

معرفی کتاب آغاز بی پایان هنر به همراه با نمایش آثاری از علیرضا امیرحاجبی


معرفی کتاب آغاز بی پایان هنر
به کوشش و ترجمه ی علیرضا امیرحاجبی

همراه با نمایش آثاری از علیرضا امیرحاجبی

جمعه ۶ دی ماه ۱۳۹۲، ساعت ۱۸ تا ۲۰


۱۳۹۲ دی ۳, سه‌شنبه

ادعای آموزش هنرهای مفهومی در ایران کلاهبرداری است، علیرضا امیر حاجبی

منبع: ایبنا
امیرحاجبی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره منابع «هنر مفهومی در ایران» گفت: درباره هنر مفهومی در ایران چند کتاب با ترجمه و یا تالیف علیرضا سمیع آذر، از سوی نشر نظر در اختیار مخاطبان قرار گرفته است که آخرین آن با نام «انقلاب مفهومی» چند ماه پیش به چاپ رسید.

وی افزود: همچنین در چند منبع دیگر چون «هنر بعد از ۱۹۶۰» مایکل آرچر و ترجمه کتایون یوسفی به صورت جسته و گریخته مطالبی درباره هنر مفهومی وجود دارد، اما نکته مهم این است که این منابع را تئوریسین‌ها یا مورخان هنر مطرح کرده‌اند و از خود هنرمندان هیچ مطلبی در دست نیست.

این مترجم همچنین اظهار کرد: من کتابی با عنوان «آغاز بی‌پایان» ترجمه و منتشر کرده‌ام که مجموعه نوشتارها و مقالات خود هنرمندان حوزه هنرهای مفهومی است. قلم خود هنرمندان راحت‌تر و زودفهم‌تر است و مخاطبان با آن بسیار سریع‌تر و بهتر ارتباط برقرار می‌کنند تا نوشته‌های مبهم و سخت منتقدان و تئورسین‌ها.

امیرحاجبی در ادامه با انتقاد از پیچیده‌نویسی منتقدان هنری در دهه‌های اخیر گفت: گویا منتقدان و مفسران زیبایی‌شناسی در دهه اخیر، قصد دارند سطح دانش و سواد خود را از طریق پیچیده‌نویسی یا سخت‌نویسی عیان کنند؛ در صورتی که سخت‌نویسی دلیلی بر اندیشمند بودن نیست. 



وی همچنین با اشاره به جریان پیچیده‌نویسی در غرب گفت: در اروپا و آمریکا نیز برخی متفکران، به دلیل آن‌که نمی‌توانستند مقوله‌ها را درست توجیه و یا تفسیر کنند، با پیچیده کردن آن‌ها مخاطبان را در برزخ قرار می‌دادند. معروف‌ترین این متفکران ژان بودریار است. واقعا می‌توان فلسفه بودریار را بسیار ساده و خلاصه کرد،اما او آن‌قدر وارد بازی‌ها زبانی می‌شود که گاهی به هیچ عنوان نمی‌توان حتی شمه‌ای از نوشته‌هایش را دریافت.

این هنرمند همچنین در پاسخ به این سوال که «آیا می‌توان هنرهای مفهومی را آموزش داد و  کتاب‌های آموزشی در این موضوع منتشر کرد؟» توضیح داد: من در گالری‌های مختلف یا برخی نهادهای آموزشی بسیار دیده‌ام که کلاس‌ها و دوره‌های آموزش هنرهای مفهومی و ویدیو آرت را تبلیغ،‌ و شهریه‌های کلانی هم برای ثبت‌نام درخواست می‌کنند؛ این شیوه، رسما  کلاهبرداری محسوب می‌شود.

امیرحاجبی گفت: هنرمفهومی هنر آموزش پذیری نیست بلکه هنری است که باید خود هنرمند آن را درک کند و به آن بپردازد. در این راستا باید آثار دیگران را دید و مدام تمرین کرد تا به خلق اثر در حوزه هنرهای مفهومی رسید. هنر مفهومی با مشاهده و درک سر و کار دارد و به هیچ عنوان نمی‌توان آن را آموزش داد.

امیرحاجبی در ادامه و در پاسخ به این سوال که «آیا هنرهای مفهومی مولود تفکر پسامدرنیته است یا خیر؟» گفت: بسیاری از منتقدان به همین مساله اعتقاد دارند، اما به هیچ عنوان هنرهای مفهومی زاده تفکر پسامدرن نیست. یادمان نرود که نخستین بیانیه پست‌مدرنیست‌ها که در حوزه معماری بود، در دهه ۷۰ منتشر شد، در صورتی که هنرهای مفهومی از جنگ جهانی دوم روند تکاملی خود را طی می‌کردند.

وی در ادامه با اشاره به این نکته که جریان شکل‌گیری و روند تکاملی هنر مفهومی خارج از تفکرات پسامدرنیته قرار دارد، گفت: ارزش‌های هنر محافظه کار موزه‌ای و مصادیق هنری چون نقاشی، مجسمه سازی و... در دوران جدید به بن بست خورده و در نتیجه آن، هنر هنرمند وارد یک چرخه اقتصادی و خرید و فروش نابهنجار شد و این مساله به شکل‌گیری هنر مفهومی انجامید.

امیرحاجبی در پایان گفت: زیربنای هنر مفهومی ایده‌ها و نظریات هنری فتوریست‌ها و دادائیست‌ها بود. با توجه به این اوصاف باید گفت که هنر مفهومی بر مبنای شیء نیست. مهم‌ترین نکته در هنر مفهومی خلق ایده است و نه اجرای آن. این مسایل و این ویژگی‌ها را هنرمندانی چون «سول لوویت» و گروه‌های هنر مفهومی چون «هنر و زبان» در دهه ۶۰ مطرح کردند که یک‌دهه قبل‌تر از بیان نظریات چارلز جنکس و ژان فرانسوا لیوتار، دو تن از بزرگان پست‌مدرنیته بود.

علیرضا امیرحاجبی، هنرمند حوزه هنرهای مفهومی و همچنین مترجم است. با ترجمه او چندی پیش کتاب «آغاز بی‌پایان؛ هنر مفهومی» مجموعه مقاله‌هایی از هنرمندان از سوی موسسه فرهنگی و پژوهشی چاپ و نشر نظر روانه کتابفروشی‌ها شد.

۱۳۹۲ آذر ۳, یکشنبه

معرفی کتاب " آغاز بی پایان هنر مفهومی"، گرداوری و ترجمه علیرضا امیر حاجبی

هنر مفهومی در جهان معاصر جایگاه ویژه ایی را بخود اختصاص داده است. این جایگاه نه تنها در حوزه هنرهای تجسمی بلکه در حوزه ایی کلی تر یعنی علوم انسانی توانسته به معرفی خود، انسان و جوامع بپردازد. ارتباط مستقیم این گونه هنری با مخاطبان در تمام سطوح باعث شده تا درجات متنوعی از مفاهیم مد نظر مردم قرار گیرد. 

 از سویی دیگرهنر مفهومی امروزه تبدیل به یکی از موضوعات بحث انگیز در حوزه وسیع فرهنگ شده است. این استقبال در دو جهت مخالف و موافق باعث آن شد تا بحث و تبادل نظر در این باره سالها ادامه یابد. تعاریف و تفاسیر از هنرهای مفهومی بحدی متنوع، متفاوت و گاه متضاد است که در بسیاری از مواقع به درستی نمی توان حتی به ابتدایی ترین پرسش ها پاسخ داد. شاید این سرگشتگی معنایی خود یکی از ویژگی های هنر مفهومی و زیر شاخه های متنوع اش باشد. هرچه هست، خواسته یا ناخواسته، جامعه و فرهنگ معاصر به اشکال مختلف با این مقوله درگیر شده اند. دلیل این ارتباط شاید این است که هنر مفهومی از ابتدای پیدایش تمایل به ارتباط مستقیم با جامعه داشته و بنیان گذاران اش به صراحت به این اصل مهم اذعان کرده اند.

در کتاب " آغاز بی پایان هنر مفهومی" گرداوری کننده و مترجم سعی کرده است تا با انتخاب چندین متن مهم و تاثیر گذار بر روند شکل گیری این هنر و جنبش مخاطب را از زوایای مختلف با هنر مفهومی آشنا  سازد. بیانه فوتوریسم  و تاریخ شکل گیری جنبش دادا در سوئیس از جمله متونی هستند که چالش های اصلی هنرمندان قرن بیستم را با الگوهایی قدیمی و محافظه کارانه هنر اروپا نمایندگی می کنند.

 در بخش بعدی این کتاب  دو متن از هنرمند مینی مالیست آمریکایی و از بنیان گزاران هنرهای مفهومی یعنی سول لویت اصول مبنایی و ابتدایی هنر مفهومی را ترسیم می کند. این دو متن راهنمای بسیاری از هنرمندان پس از لویت بوده است. تاکید بر روی غیر مادی کردن هنر و گسست از بازارهای مالی و تجاری و پافشاری بر ایده به عنوان مبنای هنر مفهومی در هر دو متن نمایان است. یادداشت جالب توجه رابرت اسمیتسون هنرمند برجسته آمریکایی که آثار محیطی تاثیر گزاری را خلق کرده مهر تاییدی است بر نظریات سول لویت در زمینه الویت ایده بر ماده در هنر مفهومی. در بخش دیگری از کتاب با آراء و اندیشه های یکی از برجسته ترین هنرمندان قرن بیستم یعنی " جان کیج" آشنا می شویم. یادداشت های کیج در زمینه موسیقی و هنر اتفاقی راه را برای هنرمندانی که عنصر شانس و رویداد را در هنر مهم می دانند باز کرد. در این بخش گفتگوی جالب توجهی به چشم می خورد که نظریات دو تن از هنرمندان مکتب هنر اتفاقی یعنی جام کیج و مورتن فیلمن را به مخاطب نشان می دهد.


 " نا معین ها" مجموعه ایی از یادداشت های زیبای جان کیج است که ارتباط بین اندیشه های او و فرهنگ و فلسفه ذن بودیسم را به مخاطب گوشزد می کند. " نا معین ها" به دلیل اهمیت فراوانی که برای ناشر و مترجم داشته اند در شکلی دیگر نیز به مخاطب ارئه شده است. کتاب " آغاز بی پایان" همراه است با صفحه ایی مقوایی با طراحی جالب توجه روشنک مافی از جملات کوتاه جان کیج که به شکل یک اثر مفهومی و هنری ارائه شده است. جملاتی با ابعاد و اشکال مختلف که ایده اصلی آن به دهه شصت میلادی و گروه مفهوم گرای " هنر- زبان " باز می گردد. مخاطب این اثر مفهومی و انضمامی می تواند این اثر را به شکلی دلخواه مورد استفاده قرار دهد.
مقالات دیگر این کتاب نیز قابل توجه هستند از جمله مقاله ایی از آلن کاپرا  هنرمند آمریکایی، آنتونن آرتو اندیشمند، هنرمند آوانگارد فرانسوی، کوکو فوسکو هنرمند اجرایی کوبایی و نیز مصاحبه ایی با مارینا آبرامویچ هنرمند برجسته مفهومی.

هنرمفهومی در کشورمان دارای سابقه است. این جریان هنری از سالهای میانی دهه پنجاه شمسی به شکلی جسته و گریخته آغاز و ادامه یافته است و امروز ما شاهد موج سوم این هنر در ایران هستیم. استقبال بسیاری از هنرمندان کاوشگر وعلاقمند به فرهنگ معاصر وهنر مفهومی چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد و نادیده گرفت. تنوع و تعدد نمایشگاه های مفهومی خود نشانه ایست مبنی بر این ادعا.

اما تمام ماجرا به اینجا ختم نمی شود. دراین حوزه وسیع و پرچالش، جامعه هنری ایران با کمبودهای بزرگی مواجه است.این کمبود ها در بخش منابع مطالعاتی  خود را بیشتر نشان می دهد. هدف این کتاب نیز دقیقا جبران بخش کوچکی از فقدان منابع پژوهشی معتبر در زمینه هنر مفهومی است. همانطور که گفته شد درگردآوری این مجموعه سعی شده  تا تعدادی از متون مهم هنر مفهومی در زیر شاخه های آن از جمله هنر اجرا، هنر اتفاقی، موسیقی مفهومی، چیدمان مفهومی و سایر رسانه هایی که در ارتباط مستقیم با این هنر هستند گزینش و ارائه گشته تا چشم اندازی واضح تر از ریشه ها، سوابق و تحولات پی در پی  هنر های مفهومی پیش روی مخاطبان علاقمند به این موضوع باز شده و بخشی از سوءبرداشت های رایج از مقولات مفهومی رفع گردد. ویژگی مهم مجموعه حاضر آن است که تمامی مقالات توسط هنرمندانی تالیف شده که به اشکال مختلف در روند شکل گیری و گسترش هنرهای مفهومی نقش مهمی را ایفا کرده اند.