۱۳۹۲ مهر ۲۸, یکشنبه

اجرای روز نوزدهم، "این قطعه ی گم شده ی شما است"، پرفورمنسی از محمد رضایی راد




 اجرای روز نوزدهم، "این قطعه ی گم شده ی شما است"، پرفورمنسی از محمد رضایی راد

دوشنبه ۲۹ مهرماه ۱۳۹۲
ساعت اجرا: ۱۸ تا ۲۰

لطفا توجه فرمایید:

این پرفورمنس آرت در هتل آپارتمان طوبی اجرا خواهد شد.

آدرس هتل آپارتمان طوبی: 
تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید دستگردی(ظفر)، خیابان شهید ناصری، پلاک ۱۷



توجه:

تمامی اجراها در فستیوال سوم مانند فستیوال اول رایگان است اما نیاز به ثبت نام دارند. ثبت نام از طریق وبسایت گالری ایست و یک روز پیش از هر اجرا برای آن صورت می گیرد. به همین منظور وبسایت جدید گالری ایست با نسخه بتا (آزمایشی) خود آغاز به کار کرده است و در چند روز آینده بعد از تست های فنی وبسایت اصلی با دیزاین و کارایی متفاوت آپلود خواهد شد. فرم ثبت نام هوشمند است و بعد از رسیدن به تعداد اعلام شده توسط هنرمند بسته خواهد شد.

‏www.tehraneastgallery.com





بیوگرافی محمد رضایی راد

محمد رضایی ­راد

۱۳۴۵ – تولد در محله­ ی بیستون رشت در یک خانواده­­ی مذهبی و پرجمعیت (شش دختر و دو پسر).

۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ – نقل مکان به محله­ی چهاربرادران و سپس باغ حاتم. تحصیل ابتدایی در دبستان دین و دانش و شهریار. در همین سال­هاست که خواندن را با داستانهای پرویز قاضی سعید و کارگاه لاوسون­هایش و امیر عشیری و ارونقی کرمانی آغاز می­کند و البته لذت خواندن تن­ها که تا امروز هم پنهانی ادامه دارد. در یکی از همین سال­هاست که پنهانی با خواهرهای بزرگ­ترش برای اولین بار به سینما می­رود و فیلم "ده فرمان" را می­بیند.

۱۳۵۶ تا ۱۳۶۱ – تحصیل مقطع راهنمایی در مدارس شاهپور و مجتمع طالقانی. دو سال رفوزه شدن (به دلیل تنبلی و بازیگوشی سیاسی در سال­های انقلاب) و در نتیجه ادامه ­ی تحصیل در مدرسه ­ی شبانه­ ی تحویلداری (در نتیجه مادرش فکر می­کرد که بر خلاف برادر و خواهرهای دیگر که همه دانشگاه رفته بودند، او هرگز دیپلم نخواهد گرفت و در نهایت شاگرد مکانیک خواهد شد).

۱۳۵۷- اولین رویارویی با تئاتر (دیدن نمایش "سوگنامه­ ای برای تو" نوشته­ ی ایرج جنتی عطایی به کارگردانی ایرج جهان­بین در کاخ جوانان).

۱۳۵۸- شرکت در کلاس­های تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به مربیگری مسعود کرامتی. بازی در نمایش­های کانون و در مدرسه.

۱۳۵۹- اولین تئاتر حرفه­ای را در تئاتر شهر می­ بیند ("شویک در جنگ جهانی دوم" نوشته­ ی برشت و به کارگردانی فرهاد مجدآبادی).

-         پدرش هفته­نامه ­ی محلی نقش قلم را منتشر کرد و او تا سال­ها هر از گاه در آن مطالبی می­نوشت که امروز مایل نیست هیچ کس آن­ها را ببیند، اما به هر حال در همین نشریه بود که او آغاز به نوشتن نقدهای سینمایی کرد. در همین سال­ها هم شروع کرد به شعر گفتن.

۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ – تحصیل در دبیرستان­های شریعتی، دین و دانش و امیرکبیر که هر بار به خاطر دعوا به مدیر و ناظم مدرسه ­اش را عوض می­کند ( با احتساب یک سال و نیم رفوزگی ایضاً به دلایل قبلی به علاوه­ ی سرگرم شدن با تئاتر و سینما). اما در همین سال­هاست که دیوانه ­وار ساعدی و بیضایی و رادی می­خواند و عاشق کازانتزاکیس و سیلونه است و از فرصتی استفاده می­کند تا از مدرسه جیم شود و به سینما برود و از صبح تا بعدازظهر روزهای فرار از مدرسه را از این سالن به آن سال برود و مدام فیلم­های تکراری ببیند. و باز از هر فرصتی استفاده می­کند تا به لنگرود، شهر آباء و اجدادیش، بگریزد و اوقاتش را با پسرخاله ه­ایش امید بحری بگذراند. در همین سال­های دبیرستان است که او دوست همیشگی­ اش حسین حقانی را پیدا می­کند.

۱۳۶۴- شرکت در کلاس­های انجمن سینمای جوان و آشنا شدن با محمد آگاه (مؤثرترین فرد در آغاز زندگی هنری او)

۱۳۶۵- آشنایی با امیر ثابت (دوست­داشتنی ترین انسانی که در عالم هنر شناخته است).

-         بازی در نمایش "قصه­ ی موشی که آدم شد" نوشته­ ی بهزاد عشقی و به کارگردانی امیر ثابت.

-         ساختن فیلم هشت میلیمتری "سوءتفاهم" و دریافت جایزه­ ی دوم در دومین جشنواره­ ی سینمای جوان استان گیلان.

۱۳۶۵   تا ۱۳۶۹- تحصیل در رشته ­ی ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد رشت و درک کلاس­های احمد سمیعی، دکتر علی اصغر حلبی، دکتر توفیق سبحانی و...

-         جدی گرفتن نگارش نمایشنامه در همین سال­ها.

-         در طول این سال­ها او نام محمد راد برای خود برگزیده بود.

-         آغاز دوستی همیشگی­ اش با شجاع کیهانی، محمود رئوفی، بابک ربوخه و بهرام سربازی.

۱۳۶۶- بازی در نمایش "دزد و شاه" به نویسندگی و کارگردانی بهزاد عشقی.

-         راه انداختن یکی از اولین نشریات فرهنگی به نام "ویژه­ ی فرهنگ، هنر و ادبیات نقش قلم" با همکاری محمدتقی صالحپور، علی صدیقی و بهزاد عشقی (درست در همین ایام است که آدینه و مفید نیز منتشر می­شوند.
۱۳۶۷- کارگردانی نمایش "عروسک­ها" نوشته ­ی بهرام بیضایی در تالار سردار جنگل رشت.

۱۳۶۸- کارگردانی نمایش "سیزیف و مرگ" نوشته­ ی روبر مرل در تالار سردار جنگل رشت.

۱۳۶۹- کارگردانی و بازی نمایش "قبل از شروع" نوشته­ ی میگوئله ارتگا آلوارز (حسین اقدامی) در تالار سردار جنگل رشت و دریافتن این که اصلاً برای بازیگری مناسب نیست؛ همان­طور که چند سال بعد فهمید به درد شاعری هم نمی­خورد و اگرچه گه­گاه شعری گفت، اما دیگر آن را به کلی کنار گذاشت.

۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱- برای خدمت سربازی از رشت بیرون می­آید و نمی­داند که دیگر هرگز به شهر بارانی بازنخواهد گشت.

-         دوره­ ی سربازی خود را در تهران، شیراز و نفت­شهر می­گذراند.

-         فرمانده­ ی دسته ­ی خمپاره­ انداز است، اما بیش­تر وقت خود را در سنگر به خواندن کتاب­های مارکز و برشت و داستایوسکی مشغول است.

-         از مدتی پیش به اسطوره ­شناسی علاقه­ مند شده است. در همین دوران به خواندن کتاب­های تاریخ و اسطوره ­شناسی می­پردازد که حاصلش قبولی در رشته ­ی فرهنگ و زبان­های باستانی در همین دوران است.

۱۳۷۱- نگارش نمایشنامه ­ی "بر فراز بر­جک­ها" در سنگر در شب تحویل سال از یک شب تا صبح.

-         همکاری با عباس بهارلو (غلام حیدری) در انتشار نشریه ­ی هشت روز هفته و کتاب نقد و بررسی آثار محسن مخملباف.

۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴- تحصیل در دانشگاه آزاد تهران در مقطع فوق­ لیسانس در رشته­ ی فرهنگ و زبان­های باستانی و درک محضر اساتیدی همچون مرحوم دکتر احمد تفضلی، دکتر ژاله آموزگار، دکتر محسن ابوالقاسمی، دکتر مهشید میرفخرایی، دکتر محمدتقی راشد محصل و... پایان­نامه ­ی تحصیلی خود را با نام اندیشه سیاسی در ایرانِ پیش از اسلام با راهنمایی و مشاورت دکتر کتایون مزداپور، دکتر زهره زرشناس و دکتر فرهنگ رجایی می­نویسد.

-         زندگی در تهران. جوان شهرستانی اعتماد به نفس­ اش را از دست می­دهد و بنابراین از تئاتر و سینما دور می­شود.

۱۳۷۲- دستیاری در مجموعه­ ی مستند "شهری از جنوب" به کارگردانی فرهاد مهرانفر.

-         کارگردانی فیلم ۱۶ م.م. "از پشت پنجره".

-         نگارش نمایشنامه­ ی "هشتمین خوان" در اتوبوس از رشت تا تهران.

۱۳۷۴- تنها دوره ­ی کارمندی [به عنوان مدیر نشریه­ ی داخلی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی] که سه ماه بیش­تر به طول نیانجامید. همین سه ماه به او فهماند که به درد کارمندی هم نمی­خورد.

-         فروش نخستین فیلمنامه [مجموعه­ای ۱۳ قسمتی "بچه­ های مدرسه­ی همت" به کارگردانی رضا میرکریمی] به قیمت ۷۵۰هزار تومان!

۱۳۷۵:- دستیاری اول در کارگردانی فیلم سینمایی "موشک کاغذی" به کارگردانی فرهاد مهرانفر.

-         همکاری در نگارش فیلمنامه "درخت جان" به کارگردانی فرهاد مهرانفر.

-         ساخت فیلم ۱۶ م.م. "سرزمین آبی" برای صداوسیمای مرکز رشت.

۱۳۷۷- آغاز همکاری با شرکت معماری و شهرسازی عرصه، و پژوهش و نگارش "تاریخ اجتماعی شهر در ایران باستان" کاری که حدود ۱۲ سال به طول انجامید.

-         آغاز همکاری با دانشنامه­ ی زبان و ادب فارسی.

-         تنها یک ماه مشاور فرهنگی شهردار منطقه­ ی ۷ تهران بود. او اگرچه در این یک ماه جز نشستن در یک اتاق هیچ کاری نکرد، اما به هر حال همین یک ماه را همچون لکه­ ای در زندگیش می­داند و دوست دارد که هیچ کس از آن آگاه نشود.

۱۳۷۸- یک کودک و سرباز را در خیابان می­بیند و چیزی به ذهنش می­رسد.

-         نگارش فیلمنامه­ ی "کودک و سرباز" به کارگردانی رضا میرکریمی و دریافت جایزه­ ی بهترین فیلمنامه­ از سوی مجمع سینماگران کودک [در جشنواره سینمای کودک و نوجوان اصفهان] و جشنواره­ ی آسیا پاسیفیک و کاندیدای جایزه­ ی سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه­ی.

-         نگارش فیلمنامه ­ی "چریکه­ ی هورام" برای فرهاد مهرانفر و با همکاری او.

-         انتشار نسخه­ ی تصحیح شده­ ی پایان­ نامه ­ا ش با عنوان "مبانی اندیشه سیاسی در خرد مزدایی" [انتشارات طرح نو].



۱۳۷۹- نگارش نمایشنامه­ ی "عروسی شغال".

-         انتشار نمایشنامه­ ی "هشتمین خوان" در مجله­ ی نمایش [اجرا شده در سال ۱۳۸۲ به کارگدانی آروند دشت آرای]

۱۳۸۰-  آشنایی با نغمه ثمینی و آغاز یک همکاری جذاب و طولانی مدت.

-         منتقد هنری برگزیده در جشنواره­ ی مطبوعات.

-         چاپ نمایشنامه­ ی "عروسی شغال" در مجله­ ی نمایش.

-         انتشار فیلمنامه­ ی "کودک و سرباز" علیرغم میل او.

۱۳۸۱- راه ­اندازی مؤسسه­ ی پویش خرد به همراه جمعی از دوستانش و به مدت دو سال برگزاری یک سلسله سخنرانی ماهانه در باره­ی فلسفه­ هنر

-         انتشار کتاب "[...] نشانه ­شناسی سانسور و سکوت سخن" [انتشارات طرح نو].

-         انتشار مجموعه داستان "بچه ­های مدرسه همت" [انتشارات قو].

۱۳۸۲- نگارش فیلمنامه ­ی "قدمگاه" به کارگردانی "محمد مهدی عسگرپور". کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه در جشنواره ­ی فجر.

-         نگارش نمایشنامه­ ی "رقصی چنین..." [که نویسنده­اش به عنوان یکی از سه نمایشنامه ­نویس برگزیده در مرحله­ ی بازخوانی جشنواره­ی فجرشناخته شد] و سپس کارگردانی آن در بیست ­ودومین جشنواره­ی تئاتر فجر.

-         آشنایی با ساسان پیروز و افشین هاشمی. با آن­ها یک بار دیگر هیجان دوستی را تجربه کرد.

-         انجام پژوهش "ریخت ­شناسی قصه ­های عاشقانه" که به عنوان یکی از پژوهش­های برگزیده ­ی سال شناخته شد.

-         دریافت جایزه­ ی بهترین نمایشنامه­ ی نخستین جشنواره ­ی تئاتر ماه به خاطر نگارش نمایشنامه­ ی «بر فراز برجک­ها» [به کارگردانی "رحیم نوروزی"].

-         نگارش نمایشنامه ­ی "گوش کن" که توسط آناهیتا اقبال نژاد در بیست و دومین جشنواره­ی تئاتر فجر اجرا شد.

-         دریافت جایزه­ ی سوم نقد برگزیده­ ی تئاتر از انجمن منتقدان تئاتر.

-         اتمام رمان "... و این تنها بازی جهان بود".

-         آغاز نگارش هفتگی ستون "اندیشیدن در بزرگراه" در روزنامه­ ی شرق.

۱۳۸۳- اجرای عمومی نمایش "رقصی چنین..." در تالار مولوی.

-         اجرای نمایش "عروسی شغال" به کارگردانی آروند دشت آرای.

-         برنده­ ی بهترین فیلمنامه ­نویس برای فیلم "قدمگاه" در جشن خانه­ ی سینما.

-         نگارش نمایشنامه ­ی "گزارش خواب" و "بازگشت به خان نخست".

-         تمرین نمایش "گزارش خواب" برای جشنواره­ی فجر و سپس انصراف از آن به دلیل آماده نبودن اجرا.

۱۳۸۴-  دستیاراول و برنامه ­ریز نمایش بهرام بیضایی، "مجلس ماکان...". در دورانی که عاشق کارهای بیضایی بود، هرگز تصور نمی­کرد یک روز دستیار او شود.

-         اجرای نمایش "بازگشت به خان نخست" در سال قشقاییِ تئاتر شهر.

-         سفر به هند و ارائه ­ی مقاله ­ای درباره­ ی درام شکونتلا در همایش مطالعات ایران و هند در موزه­ی الله ­آباد.

-         چاپ کتاب "آفتاب­ خیزان، دریا توفان" با همکاری حسین حقانی و بابک ربوخه درباره­ ی زندگی و آثار احمد عاشورپور.

-         دوزخ و افسردگی!!

۱۳۸۵- ساخت فیلم مستند "تعمیدیان" در باره آیین مندایی.

-         سفر به فرانسه و نگارش فیلمنامه­ی خانه ­ی زیر آب

-         از دوزخ می­گذرد و در این سال نمایشنامه­ی "در دوزخ نوشتم" را می­نویسد.

-         ساخت فیلم مستند "مترو ۸۵".

-         جایزه ­ی نخست نمایشنامه ­نویسی برای نمایش "گوش کن" (به کارگردانی مینا هبیلی) در جشنواره­ ی بانو.

۱۳۸۶- نگارش نمایشنامه­ ی "صدای آهسته". تمرین آن به کارگردانی رحیم نوروزی به اجرا نرسید.

-         تدریس تاریخ نمایش و نمایشنامه ­نویسی در دانشکده­ ی هنر و بعد در دانشگاه سوره ودانشگاه تهران. او با دانشجویانش تجربه­ ی نمایشنامه ­نویسی گروهی را می­ آزماید، چیزی که اصولاً درنمایشنامه­ نویسی رایج نیست.

-         دومین همکاری با بهرام بیضایی در نمایش "افرا" به عنوان دستیار اول و برنامه ­ریز.

-         چاپ رمانِ "... و این تنها بازی جهان بود" توسط نشر چشمه 

-         چاپ نمایشنامه ­ی گزارش خواب (انتشارات طرح نو).

۱۳۸۷- ساخت فیلم مستندِ "پاره­ های الموت" برای شبکه­­ ی دوم که در دو قسمت به نام­های "الموت، سرزمین سایه ­ها" و "الموت، تاریخ مه­ آلود" پخش شد.

-         نگارش نمایشنامه­ ی "صدایی بود" (بخشی از یک نمایش جمعی، به همراه دانشجویانش).

-         نگارش نمایشنامه ­ی "نگاه خیره­ ی خداوند" (یک شب در خانه­ ی هنرمندان به کارگردانی ساسان پیروز به روی صحنه رفت).

-         دریافت جایزه ­ی ویژه­ ی هیأت داوران به خاطر فیلم "مترو ۸۵" در جشنواره­ ی فیلم شهر.

-         آغاز پژوهش و یافتن اسنادی در باره ­ی عباس نعلبندیان، چیزی که برایش همچون یک گنجینه بود.

۱۳۸۸- دریافت جایزه­ ی دومین نمایشنامه­ ی چاپ شده­ ی برگزیده از سوی کانون نمایشنامه ­نویسان خانه­ ی تئاتر.


-         سفر به فرانسه و نگارش فیلم­نامه ­ی "آه فرشته" 
بر اساس ایده­ ای از رمان جواد جواهری.

-         مصاحبه با آربی اوانسیان، شکوه نجم ­آبادی، صدرالدین زاهد، رضا قاسمی و بیژن صفاری در باره ­ی عباس نعلبندیان.

-         نگارش نمایشنامه ­ی "من یک موجود توئیتری هستم. لطفاً از من عکس بگیرید!".

-         نگارش نمایشنامه­ ی "رؤیای طاهره­گان خاموش" و نمایشنامه ­خوانی آن در دو شب در دانشکاه سن دنی و فرهنگسرای پویا در پاریس.



-         اجرای عمومی "نگاه خیره ­ی خداوند" در کارگاه نمایش تئاتر شهر، با حذف نام نویسنده.

-         چاپ نمایشنامه­ ی "رقصی چنین..." (انتشارات افراز).

۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ - کیوریتور فستیوال “سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز” به همراه امیر راد
۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ - تاسیس و فعالیت در گروه تئاتر خانه

-         در این سال­ها او فیلم­نامه ­هایی نوشته است که برخی از آن­ها به ساخت نرسیدند و یا از ساخت برخی از آن­ها، به دلیل اعمال نظرهای سفارش دهندگان، چندان راضی نبود. به همین دلیل او از آغاز این سال تصمیم می­گیرد تنها چیزی را بنویسد که از ته دل دوستش داشته باشد. خودش می­گوید که خواهد کوشید معیارش برای نگارش ازین پس لذت باشد و دعا می­کند که تنگی معاش و یا وسوسه­های دیگر او را از این عهد بازنگردانند.

****************

مقالات او در این سال­ها در روزنامه ­های توس، نشاط، صبح آزادگان، شرق، خرداد، نوروز، اعتماد، اعتماد ملی، ضمیمه­ی همشهری، کارگزاران و نشریاتِ نقش قلم، آبان، آدینه، نامه ­ی فرهنگ، دنیای تصویر، دفترهای تئاتر، صحنه، هنرهای نمایشی، نمایش، کتاب ماه، چیستا، نقد سینما، فصلنامه­ی هنر، کارنامه، سیمیا، ارغنون و... چاپ شده است. برخی از مهم­ترین مقاله­ های او، از نظر خودش، از این قرار­اند:

۱-          درآمدي بر ريخت­ شناسي قصه هاي عاشقانه.

[چاپ شده در كتاب اسطوره، زن و فرهنگ (مجموعه مقاله)، انتشارات پژوهشگاه مردم‌شناسي، ۱۳۸۲؛ (برگزيده­ي پژوهش فرهنگي سال ۱۳۸۱)]

۲-          هنر پايا، هنر پويا و مفهوم زمان
[ارائه شده در همايش بين ­المللي هنر و جهاني شدن، خانه ­ي هنرمندان، ۱۳۸۳]

۳-          روشنفكر چخوفي
[ارائه شده در همايش صدمين سالمرگ چخوف، خانه­ي هنرمندان، ۱۳۸۳]

۴-          بنيادهاي اساطيري و فلسفي شهر ايراني
[ارائه شده در دومين همايش باستانشناسي و معماري، ۱۳۷۸، چاپ شده در مجموعه مقالات دومين كنگره­ي تارخ، معماري و شهرسازي ايران، انتشارات سازمان ميراث فرهنگي، ۱۳۷۷]

۵-           آيين­ هاي قرباني و رياضت صوفيانه
[كتاب ياد بهار، مجموعه مقالات به ياد مهرداد بهار، تهران، نشر آگه، ۱۳۷۶]

۶-          ريخت ­شناسي شخصيت در آثار اكبر رادي
[كتاب شناخت نامه اكبر رادي  (مجموعه مقاله) ، تهران، نشر قطره، ۱۳۸۲( برنده­ي نقد هنري برگزيده در جشنواره مطبوعات ۱۳۸۰]

۷-    تاريخ و جغرافياي مثالي [نشریه ­ی نامه ­ی فرهنگ، ش ۲۷، ۱۳۷۶]

۸-    مسيحاي شر و تناول شيطاني ( نقد اسطوره­ شناختيِ رمان دراكولای برام استوکر)
[نشریه­ ی ارغنون، ش ۲۴، ۱۳۸۳]

۹-          تياتر و تجدد 
[دفترهاي تئاتر، ش ۲، ۱۳۸۲]

۱۰-     مباني اسطوره­اي در ساختار سه­گانه­ي اجتماعي
[نشريه ­ي كتاب ماه هنر، ش ۵۰-۴۰، ۱۳۸۲]

۱۱-     شكونتلا، درام رستگاري
[ارائه شده در همايش مطالعات ايران و هند، موزه­ ي الله­ آباد - هندوستان، ۱۳۸۳]

۱۲-     ژان ژنه و مسأله­ ي انسان مطرود
[ارائه شده در هفته ­ي تئاتر فرانسه، خانه­ي هنرمندان، ۱۳۸۴]

۱۳-    ايبسن و تأملات ايراني­
[ارائه شده در همايش بزرگداشت ايبسن، خانه­ي هنرمندان، ۱۳۸۲]

۱۴-    نمایش کوهستان، تأملی در مفهوم ارتفاع در آثار ایبسن
[ارائه شده در همایش صدسالگی ایبسن، مرکز هنرهای نمایشی، ۱۳۸۵]

۱۵-    دگردیسی آیین قربانی به وضعیت قربانی شدگی
[سایت رخداد، اسفند ۱۳۷۸]

۱۶- ابژه ­ی بلوتوثی
[سایت رخداد، اسفند ۱۳۷۸]

۱۷-    نشانه ­شناسی سیاسی پوشش در خرداد ۸۸
[سایت رخداد، تابستان ۱۳۸۸]

۱۸-    خرمشهر در مقام یک نشانه
[چاپ نشده]

۱۹-    ادبیات پلیسی و بن­مایه­ های تئولوژیک در حل معما
[چاپ نشده]

۲۰-    عشق از جنون الهی تا چیزی خنده­ دار
[نشریه­ی مدرسه، شماره­ی ۳]

۲۱-    آیین و بیماری وسواس
[چاپ نشده]

۲۲-    در امتناع تراژدی، بازخوانی تحلیلی کتاب مرگ تراژدی نوشته ­ی جرج اشتاینر
[دفترهای تئاتر، شماره­ی اول]

۲۳-    اندیشیدن در بزرگراه
[سلسه یادداشت­هایی در مطالعات فرهنگی که به صورت یک ستون هفتگی ابتدا در روزنامه ­ی شرق و سپس روزنامه ­ی اعتماد چاپ شد. برخی از مهم­ترین این یادداشت­ها، باز از نظر خودش، از این قراراند: ایده ­هایی در باره ­ی فوتبال / ایده­ هایی در باره­ ی زیبایی / ماشین و معنا / الهیات زلزله / فرسودگی / و...]

هیچ نظری موجود نیست: