پنجشنبه ۳۰ مرداد۱۳۹۳ در صفحهی ۱۱ روزنامه شرق خبری به چاپ
رسیده است با عنوان "گلایه یک هنرمند از «سیما»". موضوع خبر، گلایه من از
برنامهای است به نام "یک ایده، یک اجرا" که اخیرا چند قسمت آن از شبکهی
تماشا پخش شده است. از زمان پخش اول این برنامه تا به امروز بیش از یک ماه
می گذرد که در این مدت ترجیح دادم سکوت کنم و موضوع را رسانهای نکنم. دلیل
سکوت من کیفیت نازل این برنامه است که تصور کردم با مطرح کردن نام آن شاید
باعث بیشتر دیده شدن آن شوم اما به چند دلیل زمان شکستن این سکوت فرا
رسید.
در طی چند روز گذشته جهت هماهنگیهای "فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز" با دوستان پرفورمنس آرتیست ارتباط گستردهتری داشتهام؛ برخی از این دوستان با ذکر نام این برنامه از تماسهای کارگردان و عوامل برنامه سخن به میان آوردند و مطالبی را از قول آنها نقل کردند که نشان از منسوب کردن برنامه و ایدهی آن به عوامل فعلی برنامه دارد گاهی نیز برای جلب رضایت این دوستان جهت نوشتن طرح از نقش من هم ذکری آمده است. هنگامی که ماوقع را توضیح دادم بسیاری از این دوستان گلایه کردند که اگر موضوع را رسانهای کرده بودی حتی وارد گفتگو هم نمیشدند چون بسیاری از این دوستان حتی یک بار هم این برنامه را ندیدهاند و بر اساس گفتهها، عوامل را راهنمایی کرده اند گو اینکه نشانی از این پیشنهادات و راهنماییها که بیشتر جهت ارتقا دانش سازندهگان بوده است در اثر نهایی مشهود نیست.
کلیت آنچه پیش آمده در گفتگو با روزنامه شرق و مطلب چاپ شده آمده است. همچون تمامی گفتگوهای تلفنی برخی مطالب آمده دقیق نیست و پیرو توافق و سیاستهای روزنامه تصمیم گرفته شد نام افراد در مطالب بعدی آورده شود. از آنجایی که اهل جدل نیستم و قراری هم بر این امر نداشتهام توضیحی مکمل به این خبر میافزایم و مطلبی کامل تر را که نگاشتهام دیرتر منتشر خواهم کرد.
در آذرماه سال ۹۲ توسط خانم روناک جعفری که در آن زمان دانشجوی من در دانشگاه آزاد و همزمان هنرجوی کارگاه پرفورمنس آرت من بود با خانم ناهید دل آگاه تهیهکنندهی تلویزیون آشنا شدم و در همان زمان طرحی مبتنی بر اهمیت ایده (کانسپت) در هنر معاصر به ایشان ارائه کردم. کلیت طرح بر اساس مطرح کردن ایده توسط هنرمندان و نمایش سیر حرکت تا اثر نهایی نوشته شده بود. هدف از ارائه طرح، ساخت آن در شبکه ۴ سیما بود که بعد از گذشت چندماه مشخص شد شبکه ۴ علیرغم تمایل بودجهای برای این کار ندارد و تهیه بودجه از طریق اسپانسر به عهده تهیه کننده گذاشته شد که عملی نشد. اواخر فروردین ۱۳۹۳ خانم جعفری پیشنهاد کردند از طریق ایشان طرحی را به شبکه تماشا ارائه کنم من هم طرح"با من افطار کن" را مکتوب و ارائه کردم. "با من افطار کن" مجموعهای بود که در سال ۹۰ در گالری ایست برگزار کردم. مجموعهای شامل آثار هنرمندان مدیومهای گوناگون با محوریت افطار به عنوان یک عامل فرهنگی با پتانسیل قوی جهت خلق آثار. طرح ارائه شده در واقع تهیه گزارشی از دوره جدید بود تا بدین ترتیب شبکه در ازای هزینهی این مجموعه صاحب یک برنامه برای پخش شود. بعد از ابراز علاقه اولیه از سوی مسئولین شبکه متوجه شدم قرار است در طرح هنرمندان، انتخاب هنرمندان و حتی مخاطبان دخالتهایی صورت بگیرد بنابراین بلافاصله عدم تمایلم به ادامهی همکاری را به تهیه کننده اعلام کردم. اما تهیه کننده پیشنهاد کرد طرح پیشینی که در آذرماه ارائه شده بود را به جای این طرح ارائه کنیم در نهایت طرحی که برای شبکه ۴ نوشته بودم با نام جدید "یک ایده، یک اجرا" به شبکه تماشا ارائه شد. این طرح شامل سه بخش است: بخش اول، طرح ایده توسط هنرمند، بخش دوم فرآیند خلق اثر بر اساس ایده و در آخر اثر نهایی. قرار شد در مجموعهای که در ماه رمضان پخش می شود ۱۳ قسمت در حوزه اجرا (پیشنهاد واژه اجرای تعاملی را دادم چون اجراها مبتنی بر متن و اینتراکشن است) نوشته شود که توسط من نوشته شد. گفتنی نیست مصائب فهماندن اهمیت ایده در هنر معاصر، مفهوم اجرا، تفاوت پرفورمنس با پرفورمنس آرت و اصلا مفهوم هر کدام، هنر معاصر و از این دست مفاهیم به مسئولین تلویزیون و تیم تهیه کننده محترم. جزئیات آنچه بر اثر درک ناصحیح این گروه از کل هدف این طرح رخ داد- که منجر به انصراف من شد- فراوان است؛ بخشی از آن در خبر روزنامه آمده و فقط بخش دیگری را که در حوصله این متن است اضافه می کنم. مواردی چون گرو کشی عنوان کارگردان مجموعه توسط خانم جعفری به جهت نقش ایشان در معرفی طرح به شبکه تماشا، قائل شدن حق دخالت در طرح هنرمندان توسط ایشان، روشن نبودن تکلیف تهیه کننده در مواجهه با تیم خود و کنترل آن ها (به تعداد جلسات مشترک با تهیه کننده عناوین و نقش ها دگرگون میشد)، تحمیل گروه فنی تهیه کننده با روشهای بازاری و غیره که در متن کامل با جزئیات به آنها پرداختهام. در نهایت اینکه پس از انصراف، هم برای مدیر شبکه و هم برای کارگردان نهایی آقای رضا عاطفی روشن نمودم که به هیچ وجه حق استفاده از طرح من ("یک ایده، یک اجرا" به طور کلی و متن اجرا ها به طور جزئی) را ندارند و پیگیری حقوقی را به ایشان یادآور شدم. چنانکه از سطح رفتار وسلوک این تیم پیدا بود و قابل پیشبینی، چند قسمتی از این مجموعه ساخته شده است که سطح نازل کیفیت در همه امور چه تئوری و چه تصویری سبب شد تا این مدت اشارهای هم به آن نکنم تا هشدار دوستان همکار برای آگاهی رسانی و جلوگیری از وقوع دوباره چنین پدیده های زشتی مسبب این متن شد. مسئله، ساخت و تولید این برنامه توسط این گروه و منفعت مالی که تنها هدف آنها بوده است به واسطه طرح من نیست بلکه مسئله وقاحت انجام کاری بدون تخصص، زخمی کردن(بد انجام دادن) یک طرح کلی و تا به اکنون ۴ طرح اجرایی و از همه بدتر منسوب کردن آن به تیم خود است. در تیتراژ پایانی ارائه کننده طرح این برنامه پیدا نیست و به سیاق تلویزیون این بدین معنا است که طرح از آن تهیه کننده است. جالب ترین نکته اما این است که در تیتراژ، روبروی "ایده" آمده است شبنم حسینی که کمی پایینتر متوجه می شویم ایشان تدوینگر مجموعه هستند و اتفاقا از تخصص خود درباره طرح های من نیز استفاده کردهاند. یعنی کلیت طرح، آغاز، پایان و روند را عینا آوردهاند و از طرحهای دیگر جزئیاتی را کپی و به دیگری الحاق کردهاند و این گونه به خیال خود حقوق قانونی نویسنده را دور زدهاند و یک شبه نویسنده شده اند. ماجرا هنگامی نمایانگر کمال وقاحت تیم اجرایی است که در تیتراژ از من قدردانی شده است! از جمله نکات فراوان دیگر این که آقای رضا عاطفی علاوه بر کارگردان، طراح صحنه و لباس هم هستند در حالیکه طراحی لباس و صحنه در متن اجراها آمده است و حتی چک لیست تمامی عناصر صحنه به تفکیک هر اجرا توسط من به تیم تحویل داده شده است جالبتر اینکه تهیهکننده پیشتر و در جلسهای از ترس اینکه مبادا سمتهای من در این برنامه رو به فزونی گذارد و سبب کاهش سود ایشان شود با این عنوان مخالفت کرد و همه را زیر عنوان طراحیهای هنری قرارداد!
به هر رو کلیه ایمیلها، مدارک، پیامکها، فایل های صوتی و طرحها، سندی بر این بی اخلاقی هستند. همینجا از خانم ها ناهید دلآگاه تهیه کننده، روناک جعفری کارگردان قسمت های جدید، شبنم حسینی تدوینگر و ایدهپرداز! و آقای رضاعاطفی دعوت میکنم تا در جلسهای (پیش از دادگاه) با حضور نمایندگان مطبوعات، مخاطبان و من شرکت نمایند. در این جلسه متن ها و مدارک را به نمایش عموم خواهم گذاشت و از هرکدام از این دوستان فقط ۴ سئوال در حوزهای که در آن مشغول تهیه برنامه با نام خود هستند خواهم کرد و قضاوت را به عهده مخاطبان خواهم گذاشت. سخت منتظر قبول دعوت از سوی شما هستم.
امیر راد
در طی چند روز گذشته جهت هماهنگیهای "فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز" با دوستان پرفورمنس آرتیست ارتباط گستردهتری داشتهام؛ برخی از این دوستان با ذکر نام این برنامه از تماسهای کارگردان و عوامل برنامه سخن به میان آوردند و مطالبی را از قول آنها نقل کردند که نشان از منسوب کردن برنامه و ایدهی آن به عوامل فعلی برنامه دارد گاهی نیز برای جلب رضایت این دوستان جهت نوشتن طرح از نقش من هم ذکری آمده است. هنگامی که ماوقع را توضیح دادم بسیاری از این دوستان گلایه کردند که اگر موضوع را رسانهای کرده بودی حتی وارد گفتگو هم نمیشدند چون بسیاری از این دوستان حتی یک بار هم این برنامه را ندیدهاند و بر اساس گفتهها، عوامل را راهنمایی کرده اند گو اینکه نشانی از این پیشنهادات و راهنماییها که بیشتر جهت ارتقا دانش سازندهگان بوده است در اثر نهایی مشهود نیست.
کلیت آنچه پیش آمده در گفتگو با روزنامه شرق و مطلب چاپ شده آمده است. همچون تمامی گفتگوهای تلفنی برخی مطالب آمده دقیق نیست و پیرو توافق و سیاستهای روزنامه تصمیم گرفته شد نام افراد در مطالب بعدی آورده شود. از آنجایی که اهل جدل نیستم و قراری هم بر این امر نداشتهام توضیحی مکمل به این خبر میافزایم و مطلبی کامل تر را که نگاشتهام دیرتر منتشر خواهم کرد.
در آذرماه سال ۹۲ توسط خانم روناک جعفری که در آن زمان دانشجوی من در دانشگاه آزاد و همزمان هنرجوی کارگاه پرفورمنس آرت من بود با خانم ناهید دل آگاه تهیهکنندهی تلویزیون آشنا شدم و در همان زمان طرحی مبتنی بر اهمیت ایده (کانسپت) در هنر معاصر به ایشان ارائه کردم. کلیت طرح بر اساس مطرح کردن ایده توسط هنرمندان و نمایش سیر حرکت تا اثر نهایی نوشته شده بود. هدف از ارائه طرح، ساخت آن در شبکه ۴ سیما بود که بعد از گذشت چندماه مشخص شد شبکه ۴ علیرغم تمایل بودجهای برای این کار ندارد و تهیه بودجه از طریق اسپانسر به عهده تهیه کننده گذاشته شد که عملی نشد. اواخر فروردین ۱۳۹۳ خانم جعفری پیشنهاد کردند از طریق ایشان طرحی را به شبکه تماشا ارائه کنم من هم طرح"با من افطار کن" را مکتوب و ارائه کردم. "با من افطار کن" مجموعهای بود که در سال ۹۰ در گالری ایست برگزار کردم. مجموعهای شامل آثار هنرمندان مدیومهای گوناگون با محوریت افطار به عنوان یک عامل فرهنگی با پتانسیل قوی جهت خلق آثار. طرح ارائه شده در واقع تهیه گزارشی از دوره جدید بود تا بدین ترتیب شبکه در ازای هزینهی این مجموعه صاحب یک برنامه برای پخش شود. بعد از ابراز علاقه اولیه از سوی مسئولین شبکه متوجه شدم قرار است در طرح هنرمندان، انتخاب هنرمندان و حتی مخاطبان دخالتهایی صورت بگیرد بنابراین بلافاصله عدم تمایلم به ادامهی همکاری را به تهیه کننده اعلام کردم. اما تهیه کننده پیشنهاد کرد طرح پیشینی که در آذرماه ارائه شده بود را به جای این طرح ارائه کنیم در نهایت طرحی که برای شبکه ۴ نوشته بودم با نام جدید "یک ایده، یک اجرا" به شبکه تماشا ارائه شد. این طرح شامل سه بخش است: بخش اول، طرح ایده توسط هنرمند، بخش دوم فرآیند خلق اثر بر اساس ایده و در آخر اثر نهایی. قرار شد در مجموعهای که در ماه رمضان پخش می شود ۱۳ قسمت در حوزه اجرا (پیشنهاد واژه اجرای تعاملی را دادم چون اجراها مبتنی بر متن و اینتراکشن است) نوشته شود که توسط من نوشته شد. گفتنی نیست مصائب فهماندن اهمیت ایده در هنر معاصر، مفهوم اجرا، تفاوت پرفورمنس با پرفورمنس آرت و اصلا مفهوم هر کدام، هنر معاصر و از این دست مفاهیم به مسئولین تلویزیون و تیم تهیه کننده محترم. جزئیات آنچه بر اثر درک ناصحیح این گروه از کل هدف این طرح رخ داد- که منجر به انصراف من شد- فراوان است؛ بخشی از آن در خبر روزنامه آمده و فقط بخش دیگری را که در حوصله این متن است اضافه می کنم. مواردی چون گرو کشی عنوان کارگردان مجموعه توسط خانم جعفری به جهت نقش ایشان در معرفی طرح به شبکه تماشا، قائل شدن حق دخالت در طرح هنرمندان توسط ایشان، روشن نبودن تکلیف تهیه کننده در مواجهه با تیم خود و کنترل آن ها (به تعداد جلسات مشترک با تهیه کننده عناوین و نقش ها دگرگون میشد)، تحمیل گروه فنی تهیه کننده با روشهای بازاری و غیره که در متن کامل با جزئیات به آنها پرداختهام. در نهایت اینکه پس از انصراف، هم برای مدیر شبکه و هم برای کارگردان نهایی آقای رضا عاطفی روشن نمودم که به هیچ وجه حق استفاده از طرح من ("یک ایده، یک اجرا" به طور کلی و متن اجرا ها به طور جزئی) را ندارند و پیگیری حقوقی را به ایشان یادآور شدم. چنانکه از سطح رفتار وسلوک این تیم پیدا بود و قابل پیشبینی، چند قسمتی از این مجموعه ساخته شده است که سطح نازل کیفیت در همه امور چه تئوری و چه تصویری سبب شد تا این مدت اشارهای هم به آن نکنم تا هشدار دوستان همکار برای آگاهی رسانی و جلوگیری از وقوع دوباره چنین پدیده های زشتی مسبب این متن شد. مسئله، ساخت و تولید این برنامه توسط این گروه و منفعت مالی که تنها هدف آنها بوده است به واسطه طرح من نیست بلکه مسئله وقاحت انجام کاری بدون تخصص، زخمی کردن(بد انجام دادن) یک طرح کلی و تا به اکنون ۴ طرح اجرایی و از همه بدتر منسوب کردن آن به تیم خود است. در تیتراژ پایانی ارائه کننده طرح این برنامه پیدا نیست و به سیاق تلویزیون این بدین معنا است که طرح از آن تهیه کننده است. جالب ترین نکته اما این است که در تیتراژ، روبروی "ایده" آمده است شبنم حسینی که کمی پایینتر متوجه می شویم ایشان تدوینگر مجموعه هستند و اتفاقا از تخصص خود درباره طرح های من نیز استفاده کردهاند. یعنی کلیت طرح، آغاز، پایان و روند را عینا آوردهاند و از طرحهای دیگر جزئیاتی را کپی و به دیگری الحاق کردهاند و این گونه به خیال خود حقوق قانونی نویسنده را دور زدهاند و یک شبه نویسنده شده اند. ماجرا هنگامی نمایانگر کمال وقاحت تیم اجرایی است که در تیتراژ از من قدردانی شده است! از جمله نکات فراوان دیگر این که آقای رضا عاطفی علاوه بر کارگردان، طراح صحنه و لباس هم هستند در حالیکه طراحی لباس و صحنه در متن اجراها آمده است و حتی چک لیست تمامی عناصر صحنه به تفکیک هر اجرا توسط من به تیم تحویل داده شده است جالبتر اینکه تهیهکننده پیشتر و در جلسهای از ترس اینکه مبادا سمتهای من در این برنامه رو به فزونی گذارد و سبب کاهش سود ایشان شود با این عنوان مخالفت کرد و همه را زیر عنوان طراحیهای هنری قرارداد!
به هر رو کلیه ایمیلها، مدارک، پیامکها، فایل های صوتی و طرحها، سندی بر این بی اخلاقی هستند. همینجا از خانم ها ناهید دلآگاه تهیه کننده، روناک جعفری کارگردان قسمت های جدید، شبنم حسینی تدوینگر و ایدهپرداز! و آقای رضاعاطفی دعوت میکنم تا در جلسهای (پیش از دادگاه) با حضور نمایندگان مطبوعات، مخاطبان و من شرکت نمایند. در این جلسه متن ها و مدارک را به نمایش عموم خواهم گذاشت و از هرکدام از این دوستان فقط ۴ سئوال در حوزهای که در آن مشغول تهیه برنامه با نام خود هستند خواهم کرد و قضاوت را به عهده مخاطبان خواهم گذاشت. سخت منتظر قبول دعوت از سوی شما هستم.
امیر راد
تصاویر مربوط به خبر خبرگزاری پیش از انصراف من (عناوین جا به جا است البته!) و اتودهای ویدئویی توسط من است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر