۱۳۹۲ شهریور ۸, جمعه

یادداشتی بر آثار طراحی امیر یکه "به پا خیز"، امیر راد

طراحی های "امیر یکه" متناقض اند. هم ساده اند و هم پیچیده. هم دعوت می کنند و هم پس می زنند. هم مدرن اند و هم معاصر. هم ...

نوشتن از این آثار هم از این قاعده مستثنی نیست. می توان این آثار را بازتاب روح پر تلاطم هنرمند خواند و به یاری تاریخ هنر دریچه ای برای درک آثار گشود. می توان در دایره نقد فرمال آثار به بررسی توانایی های هنرمند پرداخت. می توان رد آثار را در برهه های گوناگون تاریخ هنر پی گرفت و در زمان حال معنا کرد. می توان با تبیین نگاه معاصر، یکسره رفتار هنرمند را در بستر زمان حال مردود دانست. می توان ...

بی شک همواره منتقد/نویسنده می تواند بسته به نگاه خود یکی از این روش ها را پیش گیرد اما برخی آثار فارغ از نگرش  منتقد/نویسنده واجد ویژگی هایی هستند که  امکان گزینش را گسترش می دهند. "به پا خیز" از این دست آثار است. بنابراین برای درک بهتر طراحی های "امیر یکه" رمز گشایی از این ویژگی ها می تواند گام نخست در مواجهه با آثار-یعنی هدف این نوشتار- باشد. 

طراحی های "امیر یکه" انتزاعی اند ولی مجرد نیستند. در لابه لای این خطوط و گاه در کلیت آن ها می توان ارجاعات بصری هنرمند را باز شناخت. رشته این ارجاعات ریشه در تجربیات آموزشی هنرمند دارند. سه دوره آموزشی تاثیر گذار در شکل گیری نگاه او در سه جغرافیای یکسر متفاوت (ایران، ارمنستان و ایتالیا) به تنهایی توضیح دهنده گوناگونی این ارجاعات است. این رفتار بصری گاه در فرم فیگور، گاه در تنوع عناصر بصری مجرد و گاه در ارجاعات فرمی بوم شناختی و فرهنگی متبلور می شوند و ناگزیر هر یک بابی در تفسیر و درک اثر می گشایند. بدین ترتیب همانطور که درک مدرنیستی از آثار به چالش کشیده می شود، نمی توان به آسودگی بر ویژگی های روایی آثار انگشت گذاشت؛ از سویی تاکید بر وجوه فرمال آثار ناقض رفتار بصری هنرمند در القا عنوان "به پا خیز" خواهد بود. 

"به پا خیز" عنوانی دعوت کننده است اما در گام نخست و در برخورد با آثار، با تنوع دستگاه های واژگان بصری مواجه خواهیم شد که رمزگشایی همزمان آن ها کاری است دشوار پس "به پا خیز" بدون آگاهی از وجود این تنوع می تواند پس زننده باشد. این آثار در لایه فوقانی خود صورتی مدرنیستی دارند. استفاده از عناصر مجرد بصری به خصوص تاکید بر استفاده از عناصر خط و بافت در ترکیب بندی هایی که وجه ممیزه آن ها ایجاد تحرک بصری است  شاخصه این صورت است. توجه به ساماندهی عناصر بصری در این مجموعه به ویژه رابطه آن ها با کادر و دقت در چگونگی کنترل وجوه حرکتی تصویر که موید دانش "یکه" در مبانی مدرنیستی است، بیشتر از آن می تواند نافی رفتار بداهه و یا از سر هیجان هنرمند باشد که شاید در نگاه اول شباهت های صوری این مجموعه با آثار تاریخ هنری موجب چنین گمانی شود. بسیاری از این عناصر انتزاعی فرم های منتزع شده عناصر فیگوراتیو هستند و صرفا یک عنصر تجریدی در شکل دهی به ترکیب بندی اثر نیستند.  این امر در لایه های زیرین اثر نمایان می شود و به خودی خود واجد ارزش روایی یا مفهومی نیست اما  در همراهی با عناصر بصری برگرفته از ویژگی های فرهنگی مناطق جغرافیایی مانند رنگ های ویژه فولکولوریک و یا استفاده از ترکیب بندی های کلاسیک دوره رنسانس  جهت گسترش ویژگی های بیانی در قالب های شناخته شده، صورت مدرنیستی آثار را دگرگون می کند. همچنین تعریف این آثار زیر عنوان طراحی که ناشی از نگرشی معاصر است خود می تواند کلیدی برای پس زدن صورت اثر و گشودن باب لایه های زیرین باشد. حال با آشنایی با همین چند ویژگی  شاید درک جملات اول این نوشتار آسوده تر شود: 

طراحی های "امیر یکه" متناقض اند، تناقضی که ناشی از زیست هنرمند است، تناقضی صادقانه که در صفت، سخت نایاب است؛ می توان آن را درک کرد، با آن ارتباط برقرار کرد و از آن خوانشی هنرمندانه داشت، پس می توان "به پا خیز" امیر یکه را دوست داشت هرچند هواخواه آن نبود.

امیر راد 
تابستان ۹۲







  

هیچ نظری موجود نیست: