۱۳۹۳ آذر ۷, جمعه

شاید شبیه به آینه/ نگاهی به پرفورمنس ˝تفاوت و تکرار˝ در گالری ایست، واران عزیزپور


صدف فروغی پشت میزی می‌رود که روی آن ردیف‌های بسیار زیادی از شمع‌های روشن وجود دارد. او رو به تماشاگران پشت میز می‌ایستد و شمع‌ها را یکی یکی با گزاشتن سر یک قاشق کوچک روی شعلهٔ آن‌ها خاموش می‌کند. این در حالی است که کیانوش انوری با دوربین تبلت خود روی یک صندلی پشت به تماشاچی نشسته است از او فیلم می‌گیرد.
این ویدئو پرفورمنس از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول با خاموش شدن یک به یک شمع‌های روی میز در سکوت توسط پرفورمر پایان می‌گیرد. تماشاگران منتظر می‌مانند تا فیلمِ ضبط شده آماده شود. پروژکتور روشن می‌شود و صدف فروغی که بر صندلی‌اش نشسته بود دوباره بلند می‌شود و به سمت میز می‌رود. این بار پشت به تماشاچی از سمت دیگر میز شروع به روشن کردن شمع‌های خاموش می‌کند. انگار که همانطور که این بار فروغی شمع‌ها را "در واقع" روشن می‌کند تصویرِ این روشن کردن، رو به روی او روی دیوار می‌افتد (شاید شبیه به آینه). چیزی که به نظر می‌رسد زنی است که شمع‌ها را روشن می‌کند و تصویر او روبه رویش نیز مشغول به همین کار است. اما در حالی که او شمع‌ها را روشن می‌کند تماشاگر بر روی دیوار پشت شاهد فیلمی است که از انتها به ابتدا خاموش کردن شمع‌ها را نشان می‌دهد.‌‌ همان صحنه‌ای که تماشاگر دقایقی پیش آن را دید حالا به صورت معکوس (reversed) از پروژکتور برایش به نمایش گذاشته شده و به خاطر همین خاموش کردن شمع‌ها حالا شبیه به روشن کردن آن‌ها به نظر می‌رسد.

صدف فروغی مدرک کار‌شناسی خود را در رشتهٔ ادبیات فرانسه از دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرده است. کیانوش انوری نیز در رشتهٔ کارگردانی سینما در مقطع کار‌شناسی در دانشگاه سوره تهران تحصیل کرده و هر دو کار‌شناسی ارشد خود را در رشتهٔ مطالعات سینمائی از دانشگاه پرووانس (اکس - مارسی ۱) در فرانسه دریافت کرده‌اند و تحصیلات خود را تا مقطع دکترا در دپارتمان فلسفهٔ همین دانشگاه و در رشتهٔ فلسفهٔ فیلم ادامه داده‌اند. نام "تفاوت و تکرار" نیز که بر روی این ویدئو پرفورمنس گذاشته شده و ایدهٔ کلی آن همانطور که از توضیح روی دیوار گالری بر می‌آید از فیلسوف فرانسوی "ژیل دولوز" با کتابی با همین نام (تفاوت و تکرار) گرفته شده است. دولوز فیلسوفی متعلق به قرن بیستم است که به هنر و مخصوصاٌ سینما توجه ویژه‌ای داشته است و نظریات او در حوزهٔ سینما برای اهالی این هنر مورد توجه است.

توضیحی که در ابتدا قبل از ورود به گالری و مواجه شدن با ویدئو پرفورمنس در اختیار تماشاگر قرار گرفت متنی با این شرح است: " بازنمون تنها یک نسخه برداری صرف نیست. بلکه باژگون جلوه دهندهٔ تمامی نسخه‌ها به واسطهٔ باژگون جلوه دادن قالب‌ها است. "بر اساس نقل قول فوق از فیلسوف فرانسوی ژیل دولوز و در ادامهٔ کارهای پیشین صدف فروغی و کیانوش انوری در سینما و ویدئو، این ویدئو پرفورمنس کوششی است تازه در کارنامهٔ این دو هنرمند برای هم نشاندن مفاهیمی که پیش از این نیز در آثار ویدئویی و فیلم‌هایشان به آن‌ها پرداخته شده است.

این ویدئو پرفورمنس از دو بخش حدوداٌ ۱۲ دقیقه‌ای تشکیل شده است و در آن مفاهیمی چون حقیقت و مجاز، واقعیت و بازنمون واقعیت و آگاهی یافتن از امر واقع به واسطهٔ امری استعاری در کنار هم به کار گرفته می‌شوند.

تلاش هنرمندان بر این است تا در تجربه‌ای هم زمان با مخاطبان و با استفاده از امکانات پیچیدگی‌های فضایی و زمانی موجود در رسانهٔ ویدئو، در احیای امکان آنچه بوده است و بازنمودن واقعیت حال بیرونی بی‌هیچ تاخیر ساختاری، جریان و تغییرات پی در پی اتفاقی بیرونی به مثابهٔ واقعیت ثبت و ضبط شود. به شکلی که پایان ضبط واقعیت برابر باشد با آغاز حقیقت مجازی از در کنار هم قرار گرفتن ماهیت زمانی واقعیت بیرونی و ماهیت زمانی بازنمون باژگون شدهٔ آن تصویر ویدئویی.

در این حالت تفاوت و تکرار همنشین یکدیگر خواهند شد و به قول والتر بنیامین امر تمام نشده به امر تمام شده بدل می‌شود. این‌‌ همان توانایی است که بنیامین آن را در حافظهٔ انسانی می‌دید.

در اینجا دوربین و تصویر ویدئویی اما جای حافظه را گرفته است و به واقعیت شکل می‌دهد، واقعیت را به امری ممکن و امر ممکن را به واقعیت تبدیل می‌کند، و همچنین مفاهیم مستتر در مفهوم زمان (جریان زمان، برگشت زمان، تکرار زمان) را به چالش می‌کشد و تنش میان زمان حال، آینده، گذشته و زمان حال مجازی را، در دنیایی که جهانی شدن دیگر تنها محدود به فضا و خاک نیست و دستکاری کردن و مهار زمان به یکی از ملزومات آن بدل شده است، ثبت و ضبط می‌کند و بازتاب می‌دهد."




هیچ نظری موجود نیست: