۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبه

جان کیج پیش می آید، گفتگو با امیر راد

منبع: کتاب هفته نگاه پنجشنبه

جان کیج پیش می آید

 گفتگوی سما بابایی با امیر راد


سما بابایی: گالري «ايست‌» در ادامه اجرای پرفورمنس های خود، پروژه ای را با نام «جان كيج پيش مي‌آيد» را طراحی کرده است که باید بهانه آن را صدمين سالگرد تولد اين هنرمند جهاني دانست. در مجموعه پرفورمنس‌هاي پروژه «جان كيج پيش مي‌آيد» كه از - 18 تير ماه - در گالري «ايست» آغاز شده است‌، هنرمنداني چون ماكان اشكواري،‌ شهرزاد بهشتيان‌، شاداب شايگان‌، سعيد هراتي‌، يلدا پاكزاد،‌ احسان محمدزاده‌، نوشين زرناني ،‌ پويا احسايي‌، سارا فعلي‌، تارا فاتحي ايراني‌، نادر مشايخي،‌ بهار مقبولي،‌ راحله تعبدي‌، داوود زارع،‌ محمد عباسي‌، علي معيني‌، شادي افشار ،و امير راد به اجرا مي‌پردازند. جان کیج آهنگساز، فیلسوف، شاعر، نظریه پرداز موسیقی بود. او از شاگردان آرنولد شونبرگ و هنری کاول و از تاثیرگزارترین آهنگسازان پس از جنگ دوم جهانی است.شاید یکی از نامدارترین آثار او ۴:۳۳ ( چهار دقیقه و سی و سه ثانیه ) باشد که در آن نوازنده یا نوازندگان بدون نواختن حتی یک نت، این زمان را روی صحنه در سکوت میگذرانند و حاضران در سالن را به شنیدن صداهای درون سالن دعوت می کنند.جان کیج در سال ۱۹۳۸ میلادی، نخستین قطعه‌اش را برای پیانو ساخت و در ۱۹۵۱ میلادی، گروهی از موسیقی دانان و مهندسین صدا را به کار گرفت تا نخستین قطعهٔ موسیقی را روی نوار مغناطیسی ضبط کنند.

گالری ایست همچنان اصرار به اجرای پرفورمنس دارد و نمایشگاه های نقاشی به همان روال مرسوم گالری کمتر برگزار خواهد شد؟

این گالری از ابتدا هم در نظر داشت تا بر پرفورمنس آرت به طور خاص و مدیوم های جدید (ویدئو آرت، اینستالیشن و ...) به طورعام تمرکز کند که بر همین اساس سال گذشته پرفورمنس های متعددی در گالری به اجرا در آمد و امسال نیز تا اواسط مهر ماه پروژه های گالری متمرکز بر پرفورمنس آرت خواهد بود، هر چند که ممکن است معدود نمایش  دیگر مدیوم ها نیز در این گالری دیده شود. 

اجرای پرفورمنس اصلا توجیه اقتصادی هم دارد؟
طبیعتا نه، اگرچه گالری به راه هایی برای درآمد زایی اندیشیده است تا بتواند همچنان به عنوان اسپانسر هنرمندان فعالیت کند و خوشبختانه مخاطبان گالری نیز در این راه به ما کمک می کنند، اما بدون شک حتی برخوردهایی از این دست نیز بیشتر راهکاری برای حمایت از هنرمندان است تا راهی برای درآمد زایی گالری. متاسفانه پتانسیل های پرفورمنس آرت در جلب مخاطب برای اسپانسرهای ايرانی چندان شناخته شده نيست و حتی در میان گالری داران هم گرایش غالب عدم تمرکز بر این مدیوم است. اتفاق‌هاي تك روزه و منفصل شاهد این رویکرد است و دلایل آن را می توان در پررنگ تر بودن اهداف اقتصادی نسبت به اهداف فرهنگی گالری ها جستجو کرد. به هر رو امیدواریم  برگزاري پروژه هایی مانند 30 پرفورمنس ...، با من افطار کن و جان کیج پیش می آید در معرفی بهتر و تغییر این رویکردها تاثیر گذار باشد.

درباره پروژه "جان کیج" توضیح می دهید؟ به هر حال ما ایرانی ها او را بیشتر به عنوان یک موزیسین می شناسیم و حال ممکن است برگزاری چندین پرفورمنس برای بزرگداشت او کمی عجیب به نظر برسد.
پنجم سپتامبر – 14 شهریور ماه - سال جاری مصادف با صد سالگی " جان کیج" است و به همین بهانه بسیاری از موسسات و هنرمندان در سراسر جهان برنامه های ویژه ای از جمله سخنرانی، اجرا و ...برای بزرگداشت او در نظر گرفته اند و برخی نیز در حال اجرا است. همانطور که گفتید عموما جان کیج را به عنوان موزیسین می شناسند و در بهترین حالت یکی از آثار او یعنی 4 دقیقه 33 ثانیه. اما واقعیت این است که جان کیج نقش بسیار مهمی در عرصه های مختلف از جمله هنرهای تجسمی داشته است. در دهه پنجاه میلادی جان کیج سلسله کلاس هایی با عنوان Experimental Composition  برگزار نمود که بسیاری از اعضا شاخص گروه فلکسوس (fluxus) از شرکت کنندگان در آن بودند. گروه فلکسوس یکی از تاثیرگزارترین گروه ها در تغییر نگرش به مفهوم هنر بودند و در زمینه های گوناگونی همچون ادبیات، هنرهای تجسمی، دیزاین و ... فعالیت می کردند، هرچند هپنینگ های (happening) این گروه در میان اهالی تجسمی شناخته شده تر است. از سوی دیگر همکاری های دائم او با هنرمندان تجسمی و برخی از آثار خود او در این زمینه بر اهمیت این نقش می افزاید. پیشنهاد بزرگداشتی برای جان کیج را ابتدا پویا احصایی با من در میان گذاشت و  در طول یک سال گذشته این بزرگداشت تبدیل به پروژه  "جان کیج پیش می آید" شد. مجموعه ای از 12 پرفورمنس بر اساس کتاب Song Books اثر جان جان کیج که در سال 1970 منتشر شده است.

و حالا این پرفورمنس ها به چه شکلی اجرا می شود؟
یکی از ویژگی های پرفورمنس آرت این است که در زمان و مکان واقعی اتفاق می افتد به عبارت دیگر هیچ هنرمندی از روند و نتیجه اثر آگاه نیست. با اینکه کیج در کتاب خود دستورالعمل هایی را برای اجرا ارائه کرده است اما این دستور العمل ها به هیچ وجه به معنی محدود کردن هنرمند نیست. اجازه بدهید برای روشن تر شدن این مطلب مثالی بزنم. در زبان انگلیسی برای کلمه بازی دو واژه Play , Game به کار می رود. به طور ساده تفاوت آن ها ناشی از شکل قوانین است. در Game  ما با قوانین از پیش تعیین شده روبرو هستیم و ملزم به رعایت آن ها، در غیر این صورت شکل Game  تغییر می کند و به چیزی متفاوت تبدیل می شود در حالیکه در Play قوانین در روند شکل گیری آن و به واسطه شرکت کنندگان وعناصر موجود در آن بوجود می آید تصویر بازی چند کودک با هم و یا همراه چند تکه اسباب بازی که در آن این اسباب بازی ها و خود کودکان هویت دگرگون می یابند و قوانینی کوتاه مدت و تغییرپذیر وضع می شود توضیح دهنده این مفهوم است. کیج در Song Books دقیقا چنین رویکردی دارد. او به هنرمند اجازه می دهد با توجه به خصوصيات عناصري كه در دست دارد قوانيني را براي خلق ساختاري مشخص وضع مي‌كند تا رخداد هنري در آن پيش آيد.

تمام پرفورمنس ها بر اساس پیشنهاداتی است که کیج در آن کتاب ارایه داده است؟
برخی از هنرمندان تنها یکی از قطعه ها را برگزیده اند و تعدادی دیگر ترکیبی از چند قطعه را به عنوان پرفورمنس خود به اجرا درخواهند آورد و برخی نیز بر اساس ایده کلی ای که "کیج" در این کتاب ارایه کرده است، پرفورمنس خود را ارایه می دهند.

شما و آقای احصایی به عنوان نمایشگاه گردان این پروژه همکاری داشته اید،انتخاب هنرمندان و پرفورمنس ها از چه طریقی انجام شد؟
طرح های هنرمندان از میان 46 طرحی انتخاب شد که در پاسخ به فراخوان ما به دستمان رسیده بود. همین جا باید اضافه کنم که Song Books  مجموعه ای از 90 دستورالعمل برای اجراي قطعات موسيقي ‌، پرفورمنس ،‌حركت و ..است. این دستورالعمل ها به دلیل شکل خاص آن ها (نت،اعداد، محاسبات ریاضی، اشکال و ...) بسیار سخت خوان و دشوار است و با اینکه در هنگام فراخوان راهنمایی را هم ضمیمه کتاب کرده بودیم اما با توجه به زمان و پیشینه متفاوت هنرمندان انتظار این تعداد طرح را نداشتیم اما خوشبختانه طرح های دریافتی نشان از سطح بالایی از شناخت داشتند.
نکته دیگر واژه نمایشگاه گردان است که با آن مخالفم. پسوند "گاه" به معنی محل است یعنی نمایشگاه معادل محل نمایش است و به همین دلیل هم در مورد نقاشی من از "نمایش آثار"  به جای "نمایشگاه" استفاده می کنم و حالا واژه "نمایشگاه گردان" بیشتر معادل مدیر گالری است! تا چیز دیگر. از طرفی با  "انتخاب آثار" به عنوان معادل "curator " هم مخالفم چون وظیفه کیوریتور فقط انتخاب آثار نیست هر چند در برخی رویدادهای هنری در گالری ها  همین واژه کاملا به جا است و از آنجا که زبان شناس نیستم ترجیح می دهم از خود واژه کیوریتور استفاده کنم تا معادل بهتر و در برگیرنده ای پیشنهاد شود.

مساله دیگری که در فعالیت های " ایست" به چشم می خورد، این است که خود را تنها محدود به هنرمندان عرصه تجسمی نکرده است و از هنرمندان سایر مدیوم ها نیز بهره می گیرد،چرا؟
از آنجا که از یک سو گالری ایست به طور خاص بر پرفورمنس آرت تمرکز دارد و از سوی دیگر پرفورمنس آرت interdisciplinary است طبیعی است که هنرمندانی از عرصه های مختلف در اجرای پرفورمنس ها نقش داشته باشند و ما معمولا هنرمندان را بر همین اساس به پروژه ها دعوت می کنیم. هنرمندانی از عرصه تاتر مانند  محمد رضایی راد و محمد عاقبتی و...  و سینماگرانی چون شهرام مکری و محمد شیروانی و ... در اجرای پرفورمنس ها حضور داشته اند. همچنین  موزیسین هایی چون پیام جهانمانی، کریستف رضاعی، نادر مشایخی و ... نیز از هنرمندان عرصه موسیقی بودند که در گالری ایست پرفورمنس هایی را اجرا کرده اند. 




هیچ نظری موجود نیست: