منبع: ماهنامه تجربه، شماره ۱۶، آبانماه ۹۱
پرفورمنس آرت پدیده ای صرفا بصری نیست. اثری که در یک پرفورمنس آرت خلق میشود بر روی حواس مخاطب به صورت امری درونی تاثیر می گذارد تا بتواند به ایجاد تجربیات متفاوت در مخاطب نائل شود.
بسیاری از هنرمندان تجسمی خود را خالق اشیا می نامند حال آنکه در پرفورمنس آرت موقعیت خلق می شود. در این میان وجه تشابه میان پرفورمنس آرت با هنرهای تجسمی در ایده تولید تصویر است بدین معنا که پرفورمنس آرتیست با استفاده و ساخت تصویر خلق موقعیت میکند.
تصویر مفاهیم گوناگونی دارد. در هنرهای تجسمی بیشتر از مفهوم بازنمایی تصویر استفاده می شود در اینجا من از مفهوم تأثیر تصویر برای پیشبرد این بحث استفاده می کنم. تصویر میتواند یک عکس باشد یا یک بازنمایی بصری اما به مفهوم تصویر می تواند در بر گیرندهٔ حالت، صدا، بازه زمانی، تجربه ای بویایی... باشد. در اینجاست که تصویر می تواند با قرار گرفتن در زمان و مکانی خاص تولید مفاهیم جدیدی کند و در این بستر است که تصویر می تواند بر روی مخاطب تاثیر بگذارد.
تصویری که هنرمند تجسمی خلق میکند گاهاً بر گرفته از فرم شیٔ است. در پرفورمنس آرت، پرفرمر ممکن است در پروسهٔ کار خود به خلق یک شیٔ بپردازد اما این مخلوق در واقع تصاویر یا لایه هایی از تصویر هستند که برای تولید یک موقعیت در زمان و مکان با هم همکاری می کنند. اینگونه می توان گفت که در پرفورمنس آرت پروسهٔ خلق یک شیٔ در یک موقعیت، بسیار مهم تر از وجود یا شیٔ ایجاد شده است و این هدف اساسی پرفورمنس آرت است.
در پرفورمنس آرت حضور و گذر زمان از اهمیت بسزائی برخوردار است. می توان گفت که تولید یک فضا تنها در یک بازه زمانی قابل تعریف است. در یک بازه زمانی است که یک شیٔ تبدیل به آن چیزی می شود که قرار است بشود و یا یک رخداد شکل می گیرد. تبدیل شدن در زمان یکی از ویژگیهای مهم پرفورمنس آرت است. در تبدیل شدن است که جنبش، تغییر و حرکت یک چیز یا یک رخداد امکان پذیر می شود.
در پرفورمنس آرت زمان هرگز خود را تکرار نمی کند بلکه خود را اجرا می کند و این اجرا هیچگاه تأثیری مشابه بر جای نمی گذارد. زمان ثابت نیست بلکه تاثیرات ثابت زمان است که رخدادی را آشکار میکند. حتی اگر هزاران بار یک رخداد تولید شود به دلیل ماهیت تکرار ناپذیر زمان در پرفورمنس آرت هرگز حتی دو تاثیر مشابه وجود نخواهد داشت.
در پرفورمنس آرت اگر زمان به مفهوم چگونگی حضور است. مکان به معنای چگونگی قرارگیری است. اگر زمان به حضور اجازه ایجاد می دهد مکان این حضور را نشان می دهد. مکان حقیقت چیزها است و بستری است که ما را از پروسهٔ به وجود آمدن یک اتفاق آگاه می کند. این مکان امری کاملا واقعی است و هویت آن قابل تغییر نیست. گرچه ممکن است در یک اجرا مکان به واسطهٔ عناصر به کار گرفته شده مشمول تغییراتی شود اما از چیستی خود فاصله نمی گیرد و حقیقت خود را آشکار می سازد و می توان گفت که همواره خود را یادآوری می کند. اما این مکان بکار گرفته شده تولید فضا میکند. اگر چه در پرفورمنس آرت مکان تازه ای تولید نمیشود اما همین مکان به واسطهٔ حضور مخاطب و زمان، محصولی به نام فضا تولید میکند و در پروسهٔ تولید این فضاست که یک موقعیت شکل میگیرد و پرفورمنس آرت زاده میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر