گالری ایست در سال ۱۳۸۹ در جهت معرفی هنر معاصر ایران در عرصههای بینالمللی و داخلی و ایجاد بستری شایسته جهت مراودات فرهنگی آغاز به کار کرد. نگارخانه ایست در ماههای آغازین فعالیت ، با نمایش بخشی از کلکسیون خود از آثار هنرمندان معاصر ایران در پی ادای دین به بزرگان هنر معاصر ایران بود. سپس در ادامهٔ فعالیت به ارائهٔ آثاری از هنرمندان جوانتر پرداخت . در ادامهٔ این روند و بر اساس اهداف نگارخانه تمرکز این مجموعه بر نمایش آثار هنرمندان جوان و اساتید در تمامی عرصههای هنرهای تجسمی خواهد بود.
۱۳۹۳ مهر ۸, سهشنبه
متافیزیک مارکت، یادداشتی بر اجرای "ایست فود" اثر مصطفی (صفا) عبد الرضا، نیما زاغیان
«نقطهی ثقل ِ گفتمانی» همچون یک سیاهچاله است؛ کمابیش هر آنچه در اطرافش است را بیرحمانه میبلعد و به جنس خود ـــ که همانا تاریکی است ـــ بدل میسازد. ساز و کار ِ نقاط ثقل ِ گفتمانی غریب و شگفتانگیز است و البته به شکل ِ توضیح ناپذیری مصون از به چالش کشیده شدن. یک ساختار گفتمانی اساساً از پارادایمهای خُردتری برساخته میشود که وجود و حضورِ درصد غالبِِ آنها سبب پدیداری و تثبیت گفتمان میشود و چنانچه وجود پارادایمهای ضروری به حداقل نرسد میتوان گفت که در آن وضعیت، گفتمان مذبور به ظهور نمیرسد. این وضعیت منطقی ماجرا در شرایط ایجابی ِ آن است. اما نقاط ثقل گفتمانی به صورت توضیح ناپذیری در شرایط سلبی، مستقل عمل میکنند؛ بدین صورت که اگر بر فرض دوازده فـَکت ِ پارادایمی در شکلگیری یک گفتمان تعریف میشوند (و مثلاً وجود دست ِ کم شش فکت از آنها سبب شکلگیری گفتمان میشود) قاعدتاً میبایست برای سلب و از ریخت افتادن ِ آن، هفت پارادایم از پارادایمهای مفروض نقض شوند؛ اما اینجاست که نقطهی ثقل گفتمانی وِتو میکند و وجود و حضور خود را به عنوان تنها فکت ِ اساسی برای پایداری ِ ریختِ گفتمان تحمیل میکند؛ چنانکه با از دست رفتن ِ این نقطهی ثقل ـــ که تنها یکی از پارادایمهای دوازده گانهی مثالی است ـــ هر یازده پارادایم دیگر فاقد ِ توان ِ اعتبار بخشی به گفتمان میشوند.
اما چه چیزی این حق را به نقطهی ثقل گفتمانی داده است؟
متافیزیک ِ حضور ِ نقاط ثقل گفتمانی به صورتی آشکار در وجوه مختلف هستی ِ نظری و روزمرهی ما جاری است و به همان آشکاری، اغلب نادیده انگاشته میشود. در یک مثال ساده میتوان گفتمان حاکم بر روابط پارتنرشیپ را در نظر گرفت؛ بیشک پارادایمهای متعددی در شکلگیری ِ پارتنرشیپ دخیلاند که تأیید ِ بیش از پنجاه درصد آنها اغلب به شکلگیری رابطه میانجامد. یکی از فکتهای لازم ــ و البته ناکافی ــ کنش جنسی است. تقریباً هیچکس تأیید نمیکند که کنش جنسی اصلیترین و یگانه ضرورت رابطهی پارتنرشیپ است. اما پرسش: در صورت بروز تخطی از چارچوبهای توافقی ِ کنش جنسی (مثلاً عدم وفاداری) آیا بنیان رابطه پابرجا خواهد ماند؟ در اغلب ِ چارچوبهای گفتمانی، پاسخ منفی است؛ یک پارتنر، تخطی ِ جنسی ِ طرف مقابل خود را اغلب به منزلهی ساقط شدن ِ کلیت ِ رابطه از درجهی اعتبار تلقی خواهد کرد؛ کلیتی که این پارادایم (کنش جنسی) در ایجاب آن فکت اصلی نبوده است؛ و امروز در سلب ِ آن فکت ِ اصلی است. پس میتوان گفت که نقطهی ثقل گفتمان ِ پارتنرشیپ، کنش جنسی است.
این نکته را نباید از نظر دور داشت که متافیزیک حضور ِ نقاط ثقل گفتمانی اصولاً بر پایهی سلب است و نه ایجاب؛ و بدین سان نوعی حق تقدم در سلب ِ یک ساختار گفتمانی، نسبت به سایر پارادایمهایی مییابد که در ساحت ِ ایجاب، کاملاً با آنها برابر و واجد ارزش ِ اعتباری ِ یکسانی بوده است.
یکی از ساحتهای قابل تأمل برای پیگیری ِ متافیزیک ِ نقطهی ثقل گفتمانی، صحنهی هنر و گفتمان حاکم بر آن است. چیستی ِ «آرت» و شیوهی سنجش و اعتباربخشی به مجموعه کنشهایی که از جانب یک شخص در جهت تولید اثر به انجام میرسند، بر محوریتِ پارادایمهای متعددی صورت میپذیرد که حصول و حضور ِ بیشینهی آنها منجر به پذیرش یک دال به عنوان اثر هنری و دالی دیگر به عنوان تولیدکنندهی اثر (آرتیست) میشود. حتی این معادله صورتهای کلیتری نیز مییابد و میتوان در جهت ایجاب ِ معیارهای سنجش ِ عامتری ـــ مانند چیستی، ارزش، و ماهیت معنایی ِ آرت ـــ صورت پذیرد. اما پرسش اساسی آنجا طرح میشود که از سلب ِ معادلاتِ مفروض ِ این گفتمان سخن به میان میآید؛ یا به عبارتی، نقطهی ثقل این گفتمان به پرسش کشیده میشود. پاسخ نیز کماکان روشن است: اعتبار یا عدم اعتبار گفتمان ِ آرت، بسته به «منطق ارزش مصرف» آن است. پس در ظاهر، نقطهی ثقل گفتمان آرت همان ارزش مصرف است که در صورت عدم حصولِ آن، سایر پارادایمهای مؤثر در شکلگیری این گفتمان بیهوده خواهند بود و مصداق ِ مورد ِ نظر از گفتمان ِ «آرت بودگی» ساقط میگردد. اما پرسش آنگاه مضاعف میشود که تقابل ارزش مصرف و ارزش مبادله بنیانفکنی میگردد؛ به زعم ژان بودریار، در این معادلهی تقابلی، ارزش مبادله متقدم بر ارزش مصرف است و سودمندی ِ مقولات و اشیاء (آرت) یک دارایی ِ مقدم بر ارزش مبادله (قیمت بازار)ی آنها نیست. از این منظر، ارزشِ دال ِ غایی، معلول ِ ارزش مبادلهی آن است؛ و ارزش مصرف صرفاً مفرّی است که فرآوردهها را در گردش نگه میدارد. به عبارت دیگر، ارزش مصرفی صرفاً حافظ و پشتیبان مبادله است و ــ از همه مهمتر اینکه ــ این ارزش به عنوان یک حقیقتِ پیش فرض و بنیادین وجود ندارد، بلکه به عنوان یک «نشانه» تولید میشود.
پس در بازنگری ِ گفتمان آرت، میتوان پارادایم ِ ارزش مبادله را جایگزین ارزش مصرف کرد و به عنوان نقطهی ثقل گفتمانی در نظر گرفت. اما داستان حتی اندکی پیچیدهتر است؛ از آنجا که آرت دارای ارزش مصرف مستقیم و کارکردی نیست، طبعاً بیش از نظامهای تولیدیِ اشیاء و مقولاتِ کاربردی واجد ِ ویژگیهای یک ساختار ِ تولید کنندهی نشانهای است. به عبارت سادهتر، آرت یک نظام ِ تولیدِ مداوم نشانه است و نشانههای تولید (و بازتولید) شدهاش را به عنوان ارزش مصرف این ساحت (آرت) طرح میکند؛ ارزش مصرفیای که خود برساختهی ساحتِ ارزش مبادله (قیمت بازار) است. در چنین روندی، منطق ِ ساحت ارزش مبادله هر چه بیشتر به ارزش ِ مصرفی آرت اعتبار میبخشد، و در مقابل، نظام تولید کنندهی ارزش مصرف بیشتر و بیشتر منقاد ِ «ارزش ِ مبادلهی ِ نشانهای» میشود.
اگر از این منظر بنگریم، نقطهی ثقل گفتمان آرت به نوعی همان ارزشِ مبادلهی نشانهای آن است، و در ساحت سلب، هنگامی که حصول ِ این نقطهی ثقل تایید نشود، کلیت گفتمان از ریخت میافتد و گویی سایر پارادایمهایی را که در ایجاب این گفتمان واجد اعتباری همپا با پارادایم مذکور بودهاند، بیاعتبار میسازد.
اما چه چیزی این حق را به نقطهی ثقل گفتمانی داده است؟
متافیزیک ِ حضور ِ نقاط ثقل گفتمانی به صورتی آشکار در وجوه مختلف هستی ِ نظری و روزمرهی ما جاری است و به همان آشکاری، اغلب نادیده انگاشته میشود. در یک مثال ساده میتوان گفتمان حاکم بر روابط پارتنرشیپ را در نظر گرفت؛ بیشک پارادایمهای متعددی در شکلگیری ِ پارتنرشیپ دخیلاند که تأیید ِ بیش از پنجاه درصد آنها اغلب به شکلگیری رابطه میانجامد. یکی از فکتهای لازم ــ و البته ناکافی ــ کنش جنسی است. تقریباً هیچکس تأیید نمیکند که کنش جنسی اصلیترین و یگانه ضرورت رابطهی پارتنرشیپ است. اما پرسش: در صورت بروز تخطی از چارچوبهای توافقی ِ کنش جنسی (مثلاً عدم وفاداری) آیا بنیان رابطه پابرجا خواهد ماند؟ در اغلب ِ چارچوبهای گفتمانی، پاسخ منفی است؛ یک پارتنر، تخطی ِ جنسی ِ طرف مقابل خود را اغلب به منزلهی ساقط شدن ِ کلیت ِ رابطه از درجهی اعتبار تلقی خواهد کرد؛ کلیتی که این پارادایم (کنش جنسی) در ایجاب آن فکت اصلی نبوده است؛ و امروز در سلب ِ آن فکت ِ اصلی است. پس میتوان گفت که نقطهی ثقل گفتمان ِ پارتنرشیپ، کنش جنسی است.
این نکته را نباید از نظر دور داشت که متافیزیک حضور ِ نقاط ثقل گفتمانی اصولاً بر پایهی سلب است و نه ایجاب؛ و بدین سان نوعی حق تقدم در سلب ِ یک ساختار گفتمانی، نسبت به سایر پارادایمهایی مییابد که در ساحت ِ ایجاب، کاملاً با آنها برابر و واجد ارزش ِ اعتباری ِ یکسانی بوده است.
یکی از ساحتهای قابل تأمل برای پیگیری ِ متافیزیک ِ نقطهی ثقل گفتمانی، صحنهی هنر و گفتمان حاکم بر آن است. چیستی ِ «آرت» و شیوهی سنجش و اعتباربخشی به مجموعه کنشهایی که از جانب یک شخص در جهت تولید اثر به انجام میرسند، بر محوریتِ پارادایمهای متعددی صورت میپذیرد که حصول و حضور ِ بیشینهی آنها منجر به پذیرش یک دال به عنوان اثر هنری و دالی دیگر به عنوان تولیدکنندهی اثر (آرتیست) میشود. حتی این معادله صورتهای کلیتری نیز مییابد و میتوان در جهت ایجاب ِ معیارهای سنجش ِ عامتری ـــ مانند چیستی، ارزش، و ماهیت معنایی ِ آرت ـــ صورت پذیرد. اما پرسش اساسی آنجا طرح میشود که از سلب ِ معادلاتِ مفروض ِ این گفتمان سخن به میان میآید؛ یا به عبارتی، نقطهی ثقل این گفتمان به پرسش کشیده میشود. پاسخ نیز کماکان روشن است: اعتبار یا عدم اعتبار گفتمان ِ آرت، بسته به «منطق ارزش مصرف» آن است. پس در ظاهر، نقطهی ثقل گفتمان آرت همان ارزش مصرف است که در صورت عدم حصولِ آن، سایر پارادایمهای مؤثر در شکلگیری این گفتمان بیهوده خواهند بود و مصداق ِ مورد ِ نظر از گفتمان ِ «آرت بودگی» ساقط میگردد. اما پرسش آنگاه مضاعف میشود که تقابل ارزش مصرف و ارزش مبادله بنیانفکنی میگردد؛ به زعم ژان بودریار، در این معادلهی تقابلی، ارزش مبادله متقدم بر ارزش مصرف است و سودمندی ِ مقولات و اشیاء (آرت) یک دارایی ِ مقدم بر ارزش مبادله (قیمت بازار)ی آنها نیست. از این منظر، ارزشِ دال ِ غایی، معلول ِ ارزش مبادلهی آن است؛ و ارزش مصرف صرفاً مفرّی است که فرآوردهها را در گردش نگه میدارد. به عبارت دیگر، ارزش مصرفی صرفاً حافظ و پشتیبان مبادله است و ــ از همه مهمتر اینکه ــ این ارزش به عنوان یک حقیقتِ پیش فرض و بنیادین وجود ندارد، بلکه به عنوان یک «نشانه» تولید میشود.
پس در بازنگری ِ گفتمان آرت، میتوان پارادایم ِ ارزش مبادله را جایگزین ارزش مصرف کرد و به عنوان نقطهی ثقل گفتمانی در نظر گرفت. اما داستان حتی اندکی پیچیدهتر است؛ از آنجا که آرت دارای ارزش مصرف مستقیم و کارکردی نیست، طبعاً بیش از نظامهای تولیدیِ اشیاء و مقولاتِ کاربردی واجد ِ ویژگیهای یک ساختار ِ تولید کنندهی نشانهای است. به عبارت سادهتر، آرت یک نظام ِ تولیدِ مداوم نشانه است و نشانههای تولید (و بازتولید) شدهاش را به عنوان ارزش مصرف این ساحت (آرت) طرح میکند؛ ارزش مصرفیای که خود برساختهی ساحتِ ارزش مبادله (قیمت بازار) است. در چنین روندی، منطق ِ ساحت ارزش مبادله هر چه بیشتر به ارزش ِ مصرفی آرت اعتبار میبخشد، و در مقابل، نظام تولید کنندهی ارزش مصرف بیشتر و بیشتر منقاد ِ «ارزش ِ مبادلهی ِ نشانهای» میشود.
اگر از این منظر بنگریم، نقطهی ثقل گفتمان آرت به نوعی همان ارزشِ مبادلهی نشانهای آن است، و در ساحت سلب، هنگامی که حصول ِ این نقطهی ثقل تایید نشود، کلیت گفتمان از ریخت میافتد و گویی سایر پارادایمهایی را که در ایجاب این گفتمان واجد اعتباری همپا با پارادایم مذکور بودهاند، بیاعتبار میسازد.
************************
صفا عبدالرضا در پرفورمنس آرت «ایست فود» همین متافیزیکِ مارکت هنر را به چالش میکشد و در نمایش ِ روندی ساده، پیچیدگیهای حاکم بر یک نقطهی ثقل گفتمانی را به پرسش میگیرد. اثر تعاملی ِ عبدالرضا در زیرمتن خود، در واقع طرح پرسشهای ساده اما بیپاسخی است که اشاره به تقدمِ ضروری و مصون از خدشهی پارادایم ِ مارکت هنر دارد: آیا در صورت سلب ِ منطق مارکت، کلیت گفتمان آرت از ریخت میافتد؟ آیا در روند شکلگیری و ایجاب ِ گفتمان آرت، پارادایم ِ «ارزش مبادلهی نشانهای» اصلی بنیادین و ضروری است که بیحصول و حضورش بنیانِ معنا پی نخواهد گرفت؟ اگر پاسخ به این پرسش منفی است، چرا و چگونه در عمل، عدم وجود ارزش مبادلهی نشانهای، به منزلهی ساقط شدن کلیت گفتمان آرت و آرتیست از درجهی اعتبار است؟ در پرفورمنس آرت ِ عبدالرضا، روابط ِ بین ِ گفتمانی ِ عناصر مختلفی که در مجموع آپاراتوس ِ آرت را میسازند (ارزش مصرف ِ آرت، مناسبات آن با ارزش مبادله، نسبتهای برقرار در روند تولید نشانههای دارای ارزش مبادله، جایگاه مصرف کنندهها و تقابلشان با ساز و کار تولید کننده، و...) در قالب یک بازی ِ برنامهریزی شدهی دقیق، یک ماکت ِ کوچک از یک چرخهی بزرگ، طرح میشوند و این بار آرتیست، بیانتظار ِ پاسخی، با کنایهای گزنده، مخاطب را به نظارهی متافیزیک ِ نقطهی ثقل گفتمان ِ آرت دعوت میکند.
خبرنامه شماره ۵ چهارمین فستیوال سی پرفورمنس،...
پرفورمنس آرت امروز:
"ایست فود"، مصطفی (صفا) عبدالرضا
سه شنبه ۸ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸ تا ۲۰
لطفا توجه فرمایید:
پیش از شروع پرفورمنس ها گوشی همراه خود را خاموش کنید.
عکاسی و فیلمبرداری از تمامی پرفورمنس ها بدون اجازه مسئولین گالری و هنرمندان مجاز نیست.
از تمامی دوستان و مخاطبان محترم تقاضا می کنیم پیش و بعد از پرفورمنس ها از تجمع روبروی گالری و در خیابان جدا پرهیز نمایید همکاری شما در این زمینه موجب آسودگی مسئولین گالری در برگزاری این رویداد خواهد شد.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم.
بیوگرافی مصطفی(صفا) عبدالرضا:
متولد ۱۳۵۶- تهران
فارغ التحصیل مجسمه سازی از دانشگاه تهران
شرکت در نخستین نمایشگاه هنر مفهومی / موزه هنرهای معاصر تهران / تهران / ۱۳۸۰
.
.
.
.
نمایشگاه گروهی مجسمه سازی با عنوان آب / گالری دی / تهران / ۱۳۸۹
نمایشگاه گروهی مجسمه / چهارسوی خیال / موزه امام علی / تهران / ۱۳۸۹
نمایشگاه گروهی هنر بازیافت / گالری برگ / تهران / ۱۳۸۹
هفتمین نمایشگاه مجسمه های کوچک / گالری فروهر / تهران / ۱۳۸۹
شرکت در پروژه شب نشینی با ۱۰ اجرا / تهران / ۱۳۹۱-۱۳۹۲
نمایشگاه گروهی سرآغاز / گالری خیام / بابل / ۱۳۹۳
پرفورمنس آرت روز پنجشنبه ۱۰ مهرماه ۱۳۹۳
"فراموش شدگان"، هومن داودی
ساعت اجرا: ۱۹
ورود افراد زیر ۱۶ سال ممنوع است.
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
توجه:
تمامی اجراها رایگان است. پرفورمنس ها نیاز به ثبت نام دارند (همواره یک شب قبل نیاز یا عدم نیاز به ثبت نام را در وبلاگ گالری بررسی نمایید. ثبت نام از طریق وبسایت های گالری ایست و یک روز پیش از هر اجرا برای همان اجرا صورت می گیرد. فرم ثبت نام هوشمند است و بعد از رسیدن به تعداد در نظر گرفته شده توسط هنرمند بسته خواهد شد.
گالری ایست در طول فستیوال روزهای شنبه و چهارشنبه تعطیل است.
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
۱۳۹۳ مهر ۷, دوشنبه
اجرای روز پنجم، "ایست فود"، مصطفی (صفا) عبدالرضا
اجرای روز پنجم، "ایست فود"، مصطفی (صفا) عبدالرضا
سه شنبه ۸ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸ تا ۲۰
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
بیوگرافی مصطفی(صفا) عبدالرضا:
متولد ۱۳۵۶- تهران
فارغ التحصیل مجسمه سازی از دانشگاه تهران
شرکت در نخستین نمایشگاه هنر مفهومی / موزه هنرهای معاصر تهران / تهران / ۱۳۸۰
.
.
.
.
نمایشگاه گروهی مجسمه سازی با عنوان آب / گالری دی / تهران / ۱۳۸۹
نمایشگاه گروهی مجسمه / چهارسوی خیال / موزه امام علی / تهران / ۱۳۸۹
نمایشگاه گروهی هنر بازیافت / گالری برگ / تهران / ۱۳۸۹
هفتمین نمایشگاه مجسمه های کوچک / گالری فروهر / تهران / ۱۳۸۹
شرکت در پروژه شب نشینی با ۱۰ اجرا / تهران / ۱۳۹۱-۱۳۹۲
نمایشگاه گروهی سرآغاز / گالری خیام / بابل / ۱۳۹۳
عکس هایی از پرفورمنس آرت "یک فریم در اتاق شهر" اثر میلاد ناصری
استیتمنت اجرای "یک فریم در اتاق شهر"، میلاد ناصری
در این اجرا سعی بر آن بوده است که فردیت "خود محور" بشر را بیرون کشیده و سلاخی کنیم تا مخاطب ببیند که آن تصویری که از خویشتن خود دارد آیا از بیرون نیزبه همان شکل است؟ و با تبدیل کردن خویشتن وی به یک سوبژه همچو انسانهای داخل ویدئوی در حال پخش وی را از خویشتن جدا کرده و او را همچون همگان "مردم" نام بنهیم.
تا تکثر کما فی السابق جاری از تجرد گردد.
باز هم تکثر و تلفیق بودن ها و نبودن ها ٰدیدنها و درکهای متفاوت .
رولان بارت در کتاب «اتاق روشن» خود که تأملات و تفکراتِ عکاسانه اش را در آن قلمی کرده است، به دو مفهومِ «استودیوم » و «پونکتوم » به تفصیل، اشاره می کند. مفاهیمی که شاید نتوان آنها را به اختصار شرح داد اما برای آشنایی کلی و حدودی با آن، باید چنین گفت: استودیوم جذابیت کلی و ظاهری عکس است که دارای میدان محدودی از تمایل و علاقه ی مخاطب به عکس است. دوست داشتنی٬ که به حد عشق ورزیدن نمی رسد! اما پونکتوم، عنصری در عکس است که عکس را خاص می کند، در ذهن مخاطب نفوذ می کند و او را نسبت به عکس، با علاقه ی شدیدتری تحریک می کند. استودیوم، مراجعه ی مخاطب به عکس است اما پونکتوم، تیری ست که از قسمتی از عکس، به سوی ذهن مخاطب پرتاب می شود و ذهن او را درگیر خواهد ساخت. حال آنکه پونکتوم، مخاطب را بر سر چارسویی می نهد تا خود انتخاب نماید که از کدام مسیر برود و چگونه از متن (عکس) لذت ببرد.
از جهتی دیگر خود بارت اعتقاد بر آن دارد که با تنها یک کلیک، ابژه به سوبژه تبدیل می گردد.
اتفاقی که در این اثر می افتد نیز بگونه ای برداشت را کاملا آزاد و بر عهده ی بیننده قرار می دهد.هرکس هر آنچه می خواهد را برداشت کند اما آیا "خود" درون انسان با "خود" بیرونی آن یکی است. حس نوستالژی عکس جای خود دارد اما آیا ممانعت دفاعی درونی هر فرد (به قول فروید) در زمینه ی جنسی در "خود" ثبت شده در عکس هم قابل مشاهده است؟
آن هم در دنیای امروز ما که تا این حد درونگرایی با جریانات پست مدرن رو به فزونیست.
«مصداق عکاسانه، چيزى يحتملا واقعى نيست که يک تصوير يا يک نشانه به آن ارجاع مىشود، بلکه چيزى لزوما واقعى است که در برابر لنز قرار گرفته است و بدون آن هيچ عکسى وجود نخواهد داشت»
روبروی دوربین جایی که می توان از فعالیت خود به خودی روانی که به وسیله آن می توان خواه شفاهاً و خواه کتباً یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد.
هدف هنرمند این است که یک واقعیت تازه و مطلق در بیاورد، به عبارت دیگر واقعیت و رویا را به هم بیامیزد"واقعیتی برتر از واقعیت" بیافریند. .
بنابر ارجاع به منابع گفته شده در بالا، قصد در این پرفورمنس آرت بر این بود که با نمایش شهر بطور مداوم در پشت صحنه و ابژه ای که با یک کلیک تبدیل به سوبژه هایی مشابه در ویدئو می گردد با پس زمینه ی دید فرویدی توسط یک برچسب که شما در مقابل دید جنسیتهای متفاوت چه عکس العملی دارید، تا حدودی خود را به یک فضای سورئال قابل تامل نزدیک گردانید و ما با عظمت پست مدرنی که در پیش رو داریم تا حدی آشنا شویم. در نهایت هدف غائی از این پرفورمنس بر آن است که مخاطب با قرار گرفتن در این فضا به این نتیجه برسد که فضای موجود محیطی جهت ارائه ی اعتراض است حال یا اعتراض به تفکیک جنسیتی یا هر موضوع قابل اعتراض مورد نظر دیگر.
یادگاری ۱۳۹۳
میلاد ناصری
تا تکثر کما فی السابق جاری از تجرد گردد.
باز هم تکثر و تلفیق بودن ها و نبودن ها ٰدیدنها و درکهای متفاوت .
رولان بارت در کتاب «اتاق روشن» خود که تأملات و تفکراتِ عکاسانه اش را در آن قلمی کرده است، به دو مفهومِ «استودیوم » و «پونکتوم » به تفصیل، اشاره می کند. مفاهیمی که شاید نتوان آنها را به اختصار شرح داد اما برای آشنایی کلی و حدودی با آن، باید چنین گفت: استودیوم جذابیت کلی و ظاهری عکس است که دارای میدان محدودی از تمایل و علاقه ی مخاطب به عکس است. دوست داشتنی٬ که به حد عشق ورزیدن نمی رسد! اما پونکتوم، عنصری در عکس است که عکس را خاص می کند، در ذهن مخاطب نفوذ می کند و او را نسبت به عکس، با علاقه ی شدیدتری تحریک می کند. استودیوم، مراجعه ی مخاطب به عکس است اما پونکتوم، تیری ست که از قسمتی از عکس، به سوی ذهن مخاطب پرتاب می شود و ذهن او را درگیر خواهد ساخت. حال آنکه پونکتوم، مخاطب را بر سر چارسویی می نهد تا خود انتخاب نماید که از کدام مسیر برود و چگونه از متن (عکس) لذت ببرد.
از جهتی دیگر خود بارت اعتقاد بر آن دارد که با تنها یک کلیک، ابژه به سوبژه تبدیل می گردد.
اتفاقی که در این اثر می افتد نیز بگونه ای برداشت را کاملا آزاد و بر عهده ی بیننده قرار می دهد.هرکس هر آنچه می خواهد را برداشت کند اما آیا "خود" درون انسان با "خود" بیرونی آن یکی است. حس نوستالژی عکس جای خود دارد اما آیا ممانعت دفاعی درونی هر فرد (به قول فروید) در زمینه ی جنسی در "خود" ثبت شده در عکس هم قابل مشاهده است؟
آن هم در دنیای امروز ما که تا این حد درونگرایی با جریانات پست مدرن رو به فزونیست.
«مصداق عکاسانه، چيزى يحتملا واقعى نيست که يک تصوير يا يک نشانه به آن ارجاع مىشود، بلکه چيزى لزوما واقعى است که در برابر لنز قرار گرفته است و بدون آن هيچ عکسى وجود نخواهد داشت»
روبروی دوربین جایی که می توان از فعالیت خود به خودی روانی که به وسیله آن می توان خواه شفاهاً و خواه کتباً یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد.
هدف هنرمند این است که یک واقعیت تازه و مطلق در بیاورد، به عبارت دیگر واقعیت و رویا را به هم بیامیزد"واقعیتی برتر از واقعیت" بیافریند. .
بنابر ارجاع به منابع گفته شده در بالا، قصد در این پرفورمنس آرت بر این بود که با نمایش شهر بطور مداوم در پشت صحنه و ابژه ای که با یک کلیک تبدیل به سوبژه هایی مشابه در ویدئو می گردد با پس زمینه ی دید فرویدی توسط یک برچسب که شما در مقابل دید جنسیتهای متفاوت چه عکس العملی دارید، تا حدودی خود را به یک فضای سورئال قابل تامل نزدیک گردانید و ما با عظمت پست مدرنی که در پیش رو داریم تا حدی آشنا شویم. در نهایت هدف غائی از این پرفورمنس بر آن است که مخاطب با قرار گرفتن در این فضا به این نتیجه برسد که فضای موجود محیطی جهت ارائه ی اعتراض است حال یا اعتراض به تفکیک جنسیتی یا هر موضوع قابل اعتراض مورد نظر دیگر.
یادگاری ۱۳۹۳
میلاد ناصری
خبرنامه شماره ۴ چهارمین فستیوال سی پرفورمنس،...
پرفورمنس آرت امروز:
"یک فریم در اتاق شهر"، میلاد ناصری
دوشنبه ۷ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۲۰
لطفا توجه فرمایید:
پیش از شروع پرفورمنس ها گوشی همراه خود را خاموش کنید.
عکاسی و فیلمبرداری از تمامی پرفورمنس ها بدون اجازه مسئولین گالری و هنرمندان مجاز نیست.
از تمامی دوستان و مخاطبان محترم تقاضا می کنیم پیش و بعد از پرفورمنس ها از تجمع روبروی گالری و در خیابان جدا پرهیز نمایید همکاری شما در این زمینه موجب آسودگی مسئولین گالری در برگزاری این رویداد خواهد شد.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم.
بیوگرافی میلاد ناصری:
متولد ۱۳۶۲
تحصیلات : مهندسی مکانیک
کیوریتوری پرفرمنس ماه کولی
اجرا و پرفورم در جسد های پستی
همکاری در پرفورمنس "اندازه ی واقعی" اثری از سمیرا نجفی نیاسر
کیوریتور نماشگاه گروهی" بی ربط نیست"
کیوریتور جشنواره ی نقاشی "آکسان" در باغ موزه قصر
دستیار کیوریتور در نمایشگاه گروهی نقاشی " فیگوراتیو.۱"
پرفورمنس آرت روز سه شنبه ۸ مهرماه ۱۳۹۳
"ایست فود"، مصطفی (صفا) عبدالرضا
ساعت اجرا: ۱۸ تا ۲۰
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
توجه:
تمامی اجراها رایگان است. پرفورمنس ها نیاز به ثبت نام دارند (همواره یک شب قبل نیاز یا عدم نیاز به ثبت نام را در وبلاگ گالری بررسی نمایید. ثبت نام از طریق وبسایت های گالری ایست و یک روز پیش از هر اجرا برای همان اجرا صورت می گیرد. فرم ثبت نام هوشمند است و بعد از رسیدن به تعداد در نظر گرفته شده توسط هنرمند بسته خواهد شد.
"یک فریم در اتاق شهر"، میلاد ناصری
دوشنبه ۷ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۲۰
لطفا توجه فرمایید:
پیش از شروع پرفورمنس ها گوشی همراه خود را خاموش کنید.
عکاسی و فیلمبرداری از تمامی پرفورمنس ها بدون اجازه مسئولین گالری و هنرمندان مجاز نیست.
از تمامی دوستان و مخاطبان محترم تقاضا می کنیم پیش و بعد از پرفورمنس ها از تجمع روبروی گالری و در خیابان جدا پرهیز نمایید همکاری شما در این زمینه موجب آسودگی مسئولین گالری در برگزاری این رویداد خواهد شد.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم.
بیوگرافی میلاد ناصری:
متولد ۱۳۶۲
تحصیلات : مهندسی مکانیک
کیوریتوری پرفرمنس ماه کولی
اجرا و پرفورم در جسد های پستی
همکاری در پرفورمنس "اندازه ی واقعی" اثری از سمیرا نجفی نیاسر
کیوریتور نماشگاه گروهی" بی ربط نیست"
کیوریتور جشنواره ی نقاشی "آکسان" در باغ موزه قصر
دستیار کیوریتور در نمایشگاه گروهی نقاشی " فیگوراتیو.۱"
پرفورمنس آرت روز سه شنبه ۸ مهرماه ۱۳۹۳
"ایست فود"، مصطفی (صفا) عبدالرضا
ساعت اجرا: ۱۸ تا ۲۰
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
توجه:
تمامی اجراها رایگان است. پرفورمنس ها نیاز به ثبت نام دارند (همواره یک شب قبل نیاز یا عدم نیاز به ثبت نام را در وبلاگ گالری بررسی نمایید. ثبت نام از طریق وبسایت های گالری ایست و یک روز پیش از هر اجرا برای همان اجرا صورت می گیرد. فرم ثبت نام هوشمند است و بعد از رسیدن به تعداد در نظر گرفته شده توسط هنرمند بسته خواهد شد.
گالری ایست در طول فستیوال روزهای شنبه و چهارشنبه تعطیل است.
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
۱۳۹۳ مهر ۶, یکشنبه
˝سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز˝؛ نشانهگذاری یک مدیوم هنری
فستیوال ˝سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز˝در آغاز چهارمین دوره خود میرود که بخشی از پویایی رسانههای هنری جدید را به نام خود نشانه گذاری کند.
سرویس تجسمی هنرآنلاین: چهارمین فستیوال "سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز"در حالی از پنجشنبه سوم مهرماه در گالری "ایست"آغاز به کار کرده که توجه به پرفورمنس آرت در سالهای اخیر رو به فزونی گذاشته و حالا که این رویداد چهارمین پاییز خود را پشت سر میگذارد باید گفت که فستیوال پرفورمنس نقشی تعیین کننده درمعطوف کردن توجهها به این رسانه هنری ایفاکرده است.
فستیوال پرفورمنس گالری ایست، فارغ از اینکه بخواهد به بعضی اختلاف نظرها در خصوص خاستگاه اصلی این هنر دامن بزند، حقیقتا توانسته فعالیتی متمرکز را در این عرصه ایجاد کند واز قضا فضا را برای حضور هنرمندانی از رشتههای مختلف هنری فراهم کرده است، چنانکه حضور چهرههایی که عموما منتسب به حوزه تئاتر هستند در کنار هنرمندانی از رشتههای تجسمی توانسته رویدادی متکثر و دموکراتیک را که بیتردید به سود این رسانه نوپا در ایران است، را رقم بزند.
چهارمین فستیوال پرفورمنس در اولین روز اجرایی از الیاس امینیان را با عنوان "کانستراکشن"و روز جمعه ۴ مهر "۱۲۰ دقیقه با طاعون"از علیرضا امیرحاجبی را در برنامه داشت. دیگر اجراهای این رویداد نیز از امروز ۶ مهرو با "خواستن نتوانستن است"از نیلوفر دربندی از سرگرفته میشود.
فستیوال "سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز" به روایت برگزارکنندگان
امیر راد کیوریتور این رویداد پرفورمنس آرت را نتیجه واکنش هنرمندان تجسمی به چارچوبهای دست و پاگیر خلق اثر هنری میداند. او در این زمینه معتقد است: "علاقهمندی روزافزون به پرفورمنس آرت، بخشی به دلیل امکانات بیانی این هنر و بخشی دیگر به دلیل به روز شدن تئوریهای هنر در ایران و گسترش مباحث تئوریک در این زمینه است. اما به دلیل کمبود امکانات از یکسو و عدم بازدهی مالی، کمتر گالری هنری مایل به فعالیت در این زمینه است (پرفورمنس آرت میتواند در هر کانتکستی مثلا در خیابان هم اجرا شود ولی به دلایل گوناگون گالریها یک از میعاد گاههای پرفورمنس آرت است)، به همین دلیل کمتر شاهد نتایج عملی این مباحث تئوریک هستیم. مساله دیگر در مورد هنر معاصر این است که مخاطبین هنر معاصر برای درک آن نیازمند حداقلی از دانش تئوریک هستند یعنی باید میان مخاطب اثر هنری معاصر و خالق آن یک توافق تئوریک وجود داشته باشد. هنگامی که مخاطب با اثر هنری معاصر مواجه میشود یا آنرا درک میکند و یا سوال"آیا این هنر است؟ "در ذهن او شکل میگیرد. سوالی کلیدی که خود نقطه آغاز برای شناخت اثر است. پس در غیاب آثار هنری معاصر مثل پرفورمنس آرت آن سوال کلیدی هم غایب است و نمیتوان به تربیت مخاطب و کسب دانش توسط او و به طور کلی گسترش فرهنگ تجسمی دل بست."
راد همچنین اعتقاد دارد: "این ۳۰ روز باعث دامن زدن به مباحث تئوریک گوناگون میشود که همچنان هم ادامه دارد این مباحث میتواند باعث زدودن برخی سؤ تفاهمها در درک پرفورمنس آرت شود بنابر این در این بخش من ارزیابی مثبتی دارم. از سوی دیگر طی این رویداد روزانه به طور متوسط ۲۰۰ مخاطب از این پرفورمنسها دیدن میکنند یعنی در طی ۳۰ روز در حدود ۶۰۰۰ بازدید کننده که بسیاری از آنها از شهرهای دور برای دیدن این پرفورمنسها میآیند، به این ترتیب فکر میکنم ما به هدف دیگر خود که معرفی پرفورمنس آرت و هنر معاصر به بخش وسیعی از مخاطبین بود هم رسیدهایم، بسیاری از این بازدید کنندگان در پی کسب اطلاعات بیشتر هستند و به نظر میآید که آن سوال کلیدی کار خود را کرده است. تمام اینها به این معنا نیست که اشکالی در کار نبوده است، برخی ناهماهنگیها وجود داشته است، اما در کلّ این پروژه را که یکی از بزرگترین و پر مخاطبترین پروژههای هنری بخش غیر دولتی در ایران بوده است را بسیار موفق میدانم."
ترانه خسروشاهی مدیر گالری ایست هم درباره تجربه رویدادی اینچنین میگوید: "برای من به عنوان یک گالری دار برگزاری این فستیوال تجربه یکتایی بوده است. میزبانی یک رویداد فرهنگی در چنین سطحی تحقق هدف اولیهام بوده اما خود این رویداد ویژگیهای دیگری نیز داشته است که به یکتایی آن میافزاید. تجمع جمعی از بهترین هنرمندان عرصههای گوناگون هنری در یک جا و در یک پروژه از آن اتفاقاتی است که هر چند یک بار میتوان شاهد آن بود. تعیین اهداف و زمینه چینی برای نیل به آنها از ویژگیهای دیگر این فستیوال بوده است که از دوره اول، کیوریتورها بر آن تاکید داشتهاند، شاهد و شریک این موفقیت بودن یکی دیگر از این تجربیات خوشایند است. و نهایتا جلب اطمینان مخاطبان گالری و شکل دادن به مخاطبان خاص یک رویداد از دیگر ویژگیهای این فستیوال بوده است. همه اینها به این مفهوم نیست که از خطا و لغزش مبرا بودهایم، به عکس به برخی ازکاستیهای اجرایی واقفیم و منتظر شنیدن انتقادات هستیم."
"مقدمهای بر فستیوال چهارم سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز"
امیر راد مقدمهای بر چهارمین دوره فستیوال پرفورمنس نوشته که میتوان بیانیه این رویداد نیز به حسابش آورد: "پاییز امسال نیز با چهارمین دوره فستیوال "سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز" میزبان هنرمندان و مخاطبان علاقهمند به این مدیوم هستیم. مخاطبانی که در طی چهار سال گذشته همراه با فستیوال بودهاند و اکنون به جایگاه درخور مخاطب هنر معاصر ارتقا یافتهاند و بسیاری از آنان در میان آفرینندگان این دورهاند. اگر در دوره نخست یافتن سی هنرمند فعال در این عرصه دشوار و ناممکن مینمود امروز امری است میسر. در طی سه دوره گذشته، این فستیوال به تنهایی سبب آموزش و معرفی نسلی جدید از هنرمندان این عرصه بوده است امری که به موازات گسترش آگاهی، معرفی مدیوم، امکان تجربه عملی و برقراری دیالوگ در میان فعالان از اهداف اصلی این فستیوال بوده است؛ بدین ترتیب در دوره چهارم نیز قدم در همین راه نهادهایم.
هنرمندان چهارمین دوره فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز مانند دورههای پیشین از میان هنرمندان فعال در این عرصه برگزیده شدهاند. تعدادی ازهمراهان دورههای پیشیناند و تعدادی نیز برای اولین بار فستیوال را همراهی میکنند که در میان گروه متاخر، هنرجویان کارگاههای یک سال گذشته در اکثریت هستند. همچون قبل به حضور هنرمندان غیر ساکن در پایتخت هم توجه شده است و نیز به هنرمندان ساکن در بیرون از مرز. گزینش سی هنرمند ناگزیرشماری از فعالان را در بر میگیرد پس تمهیدی اندیشیدهایم که در طول سال بتوانیم میزبان تعداد بیشتری از هنرمندان باشیم که در قالب پروژهای جداگانه و در طول فستیوال به آگاهی همگان خواهد رسید؛ همچنین در پی اهداف آموزشی فستیوال، امسال نیز کارگاههایی در طول فستیوال برگزار خواهد شد که نتیجه عملی آن در غالب پرفورمنس آرت گروه بتا و در آخرین روز عرضه خواهد شد.
تمرکز تئوریک فستیوال چهارم بر عنصر زمان واقعی در پرفورمنس آرت است. مفهوم زمان، نقش آن در شکل دهی فضا و ارتباط سایر عناصر پرفورمنس آرت با زمان، موضوع مباحث تئوریک فستیوال است. همچون دورههای پیشین هنرمندان در انتخاب تم، موضوع و شکل اثر خود آزاد بودهاند گو اینکه برخی از آنان عنصر زمان را دست مایه آثار خود قرار دادهاند.
چهارمین دوره فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز ثمرهٔ دورههای گذشته است، نهالی که بیتردید نبود مگر با همراهی تک تک هنرمندان، مخاطبان، یاران و دست اندرکاران کم شمار این رویداد."
فستیوال "سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز "که طی دورههای برگزاری با حضور چهرههایی شاخص چون آتیلا پسیانی و رخشان بنی اعتماد همراه بوده است، میرود که بخشی از پویایی رسانههای هنری جدید را به نام خود نشانه گذاری کند، امری که بیش از پیش بر اعتبار این رویداد خواهد افزود و بر نقش آفرینیاش در هنرمعاصر ایران صحه خواهد گذاشت.
توضیح: آمار آمده در متن بالا برگرفته از گفتگوهای مربوط به دوره های اول و دوم است (گفتگویی تازه جهت نگارش این متن صورت نگرفته است) که در طول یک روز هنرمندان گاه پرفورمنس آرت خود را چندین بار اجرا می کردند.
اجرای روز چهارم، "یک فریم در اتاق شهر"، میلاد ناصری
اجرای روز چهارم، "یک فریم در اتاق شهر"، میلاد ناصری
دوشنبه ۷ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۲۰
دوشنبه ۷ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۲۰
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
بیوگرافی میلاد ناصری:
متولد ۱۳۶۲
تحصیلات : مهندسی مکانیک
کیوریتوری پرفرمنس ماه کولی
اجرا و پرفورم در جسد های پستی
همکاری در پرفورمنس "اندازه ی واقعی" اثری از سمیرا نجفی نیاسر
کیوریتور نماشگاه گروهی" بی ربط نیست"
کیوریتور جشنواره ی نقاشی "آکسان" در باغ موزه قصر
دستیار کیوریتور در نمایشگاه گروهی نقاشی " فیگوراتیو.۱"
خبرنامه شماره ۳ چهارمین فستیوال سی پرفورمنس،...
پرفورمنس آرت امروز:
"خواستن نتوانستن است"، نیلوفر دربندی
یکشنبه ۶ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۳۰
لطفا توجه فرمایید:
پیش از شروع پرفورمنس ها گوشی همراه خود را خاموش کنید.
عکاسی و فیلمبرداری از تمامی پرفورمنس ها بدون اجازه مسئولین گالری و هنرمندان مجاز نیست.
از تمامی دوستان و مخاطبان محترم تقاضا می کنیم پیش و بعد از پرفورمنس ها از تجمع روبروی گالری و در خیابان جدا پرهیز نمایید همکاری شما در این زمینه موجب آسودگی مسئولین گالری در برگزاری این رویداد خواهد شد.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم.
بیوگرافی نیلوفر دربندی:
دیپلم نقاشی
پرفورمنس ها:
پری دریایی گم شده در خانه ی هنرمندان سال ۱۳۸۴
پرفورمردر پرفورمنس آرت تعلیق و تعلق ( آنیما احتیاط، سومین فستیوال سی پرفورمنس...)، در هتل آپارتمان طوبی سال ۱۳۹۲
پرفورمنس آرت مسیر بتا، گروه بتا، در هتل آپارتمان طوبی سال ۱۳۹۲
بسامد تحمل ناپذیر فلات زادگان، گروه بتا، گالری ایست ۱۳۹۲
فوائد گیاه خواری، گروه بتا، کافه برک ۱۳۹۲
دوشنبه بازار، گروه بتا، گالری ایست ۱۳۹۲
بامن بکش زندگی مرا بامن بمان تا انتها ، اجرای خصوصی ۱۳۹۳
نوش جان، گروه بتا، گالری ایست ۱۳۹۳
نقاشی و طراحی
شرکت در چند نمایشگاه گروهی نقاشی و تصویر سازی و ۳ نمایشگاه انفرادی نقاشی: نگارخانه ی ابراهیمی نژاد۱۳۸۰ ، نگارخانه ی مهرین ۱۳۸۶، نگارخانه آفتاب گردان ۱۳۸۹
کارآموز دوره ی بازیگری موسسه ی فرهنگی هنری کارنامه
پرفورمنس آرت روز دوشنبه ۷ مهرماه ۱۳۹۳
"یک فریم در اتاق شهر"، میلاد ناصری
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۲۰
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
توجه:
تمامی اجراها رایگان است. پرفورمنس ها نیاز به ثبت نام دارند (همواره یک شب قبل نیاز یا عدم نیاز به ثبت نام را در وبلاگ گالری بررسی نمایید. ثبت نام از طریق وبسایت های گالری ایست و یک روز پیش از هر اجرا برای همان اجرا صورت می گیرد. فرم ثبت نام هوشمند است و بعد از رسیدن به تعداد در نظر گرفته شده توسط هنرمند بسته خواهد شد.
گالری ایست در طول فستیوال روزهای شنبه و چهارشنبه تعطیل است.
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
عکس هایی از پرفورمنس آرت "خواستن نتوانستن است" اثر نیلوفر دربندی
۱۳۹۳ مهر ۵, شنبه
اجرای روز سوم، "خواستن نتوانستن است"، نیلوفر دربندی
یکشنبه ۶ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۳۰
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
بیوگرافی نیلوفر دربندی
دیپلم نقاشی
پرفورمنس ها:
پری دریایی گم شده در خانه ی هنرمندان سال ۱۳۸۴
پرفورمردر پرفورمنس آرت تعلیق و تعلق ( آنیما احتیاط، سومین فستیوال سی پرفورمنس...)، در هتل آپارتمان طوبی سال ۱۳۹۲
پرفورمنس آرت مسیر بتا، گروه بتا، در هتل آپارتمان طوبی سال ۱۳۹۲
بسامد تحمل ناپذیر فلات زادگان، گروه بتا، گالری ایست ۱۳۹۲
فوائد گیاه خواری، گروه بتا، کافه برک ۱۳۹۲
دوشنبه بازار، گروه بتا، گالری ایست ۱۳۹۲
بامن بکش زندگی مرا بامن بمان تا انتها ، اجرای خصوصی ۱۳۹۳
نوش جان، گروه بتا، گالری ایست ۱۳۹۳
نقاشی و طراحی
شرکت در چند نمایشگاه گروهی نقاشی و تصویر سازی و ۳ نمایشگاه انفرادی نقاشی: نگارخانه ی ابراهیمی نژاد۱۳۸۰ ، نگارخانه ی مهرین ۱۳۸۶، نگارخانه آفتاب گردان ۱۳۸۹
کارآموز دوره ی بازیگری موسسه ی فرهنگی هنری کارنامه
عکس هایی از پرفورمنس آرت "۱۲۰ دقیقه با طاعون" اثر علیرضا امیرحاجبی
۱۳۹۳ مهر ۴, جمعه
خبرنامه شماره ۲ چهارمین فستیوال سی پرفورمنس،...
پرفورمنس آرت امروز:
"۱۲۰ دقیقه با طاعون"، علیرضا امیرحاجبی
جمعه ۴ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸ تا ۲۰
جمعه ۴ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۱۸ تا ۲۰
لطفا توجه فرمایید:
پیش از شروع پرفورمنس ها گوشی همراه خود را خاموش کنید.
عکاسی و فیلمبرداری از تمامی پرفورمنس ها بدون اجازه مسئولین گالری و هنرمندان مجاز نیست.
از تمامی دوستان و مخاطبان محترم تقاضا می کنیم پیش و بعد از پرفورمنس ها از تجمع روبروی گالری و در خیابان جدا پرهیز نمایید همکاری شما در این زمینه موجب آسودگی مسئولین گالری در برگزاری این رویداد خواهد شد.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم.
بیوگرافی علیرضا امیرحاجبی:
متولد ۱۳۴۹
شرکت در نخستین نمایشگاه هنر مفهومی/ موزه هنرهای معاصر تهران / تهران/ ۱۳۸۰
ساخت ویدئو آرت " جاد " با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران / اجرا در گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۴
ویدئو آرت های " توهو" ، سپوکو/ گالری مان هنر نو/ تهران/۱۳۸۵
چیدمان صوتی "زیگما " برای کریستال و پنج بلند گو/حیاط داخلی گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۷
چیدمان صوتی "مرکور" برای هفت فلوت و بلندگو/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۸
چیدمان پیراهن هنرمندان ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران ۱۳۸۸
چیدمان روسری هنرمندان زن ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۹
اجرای پروژه "سفید برفی و کتاب آب"( ویدئو آرت و چیدمان) با موضوع عباس کیارستمی / گالری آریا / تهران/ ۱۳۹۰
اجرای پروژه ویدئویی" دپاکین" با الهام از رمان " روزگار دوزخی آقای ایاز" اثر رضا براهنی / گالری ایگرگ/ تهران/ ۱۳۹۰
چیدمان "یک ثانیه سفید، یک ثانیه" یادمان قربانیان انفجار اتمی هیروشیما به سفارش موزه صلح تهران/تهران/۱۳۹۱
پرفورمنس "قرنطینه" در مجموعه سی هنرمند، سی پرفورمنس/گالری ایست/ تهران/۱۳۹۱
اجرای پروژه ادیپ شهریار( ویدئو آرت و چیدمان)/ گالری ایست/ تهران/ ۱۳۹۱
پرفورمنس " سرخوشی ها " در مجموعه سی هنرمند،سی پرفورمنس/گالری ایست/تهران/ ۱۳۹۱
چیدمان محیطی " سنگ – آینه " در محوطه شش هزار ساله "شهر یری" به سفارش میراث فرهنگی
اردبیل/ مشگین شهر/۱۳۹۲
چیدمان محیطی " چهار مسلمون " ( پروژه شخصی) فشم/ رودبار قصران/شمیرانات/ ۱۳۹۳
چیدمان محیطی " گوش سپردن به بادهای خورشیدی " در محوطه پل ساسانی خرانق برای اداره کل میراث فرهنگی استان یزد / خرانق / اردکان / یزد / ۱۳۹۳
ترجمه و انتشار کتاب آغاز بی پایان هنر مفهومی ( نشر نظر) آبان ماه ۱۳۹۲
ترجمه و انتشار کتاب " تاتر و هنر اجرا " ( نشر قطره ) تیر ماه ۱۳۹۳
پرفورمنس آرت روز یکشنبه ۶ مهرماه ۱۳۹۳
"خواستن نتوانستن است"، نیلوفر دربندی
ساعت اجرا: ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۳۰
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
توجه:
تمامی اجراها رایگان است. پرفورمنس ها نیاز به ثبت نام دارند (همواره یک شب قبل نیاز یا عدم نیاز به ثبت نام را در وبلاگ گالری بررسی نمایید. ثبت نام از طریق وبسایت های گالری ایست و یک روز پیش از هر اجرا برای همان اجرا صورت می گیرد. فرم ثبت نام هوشمند است و بعد از رسیدن به تعداد در نظر گرفته شده توسط هنرمند بسته خواهد شد.
گالری ایست در طول فستیوال روزهای شنبه و چهارشنبه تعطیل است.
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ و وبسایت گالری ایست مراجعه کنید.
blog.tehraneastgallery.com
۱۳۹۳ مهر ۳, پنجشنبه
اجرای روز دوم، "۱۲۰ دقیقه با طاعون"، علیرضا امیرحاجبی
اجرای روز دوم،
"۱۲۰ دقیقه با طاعون"، علیرضا امیرحاجبی
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
بیوگرافی علیرضا امیرحاجبی
متولد ۱۳۴۹
شرکت در نخستین نمایشگاه هنر مفهومی/ موزه هنرهای معاصر تهران / تهران/ ۱۳۸۰
ساخت ویدئو آرت " جاد " با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران / اجرا در گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۴
ویدئو آرت های " توهو" ، سپوکو/ گالری مان هنر نو/ تهران/۱۳۸۵
چیدمان صوتی "زیگما " برای کریستال و پنج بلند گو/حیاط داخلی گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۷
چیدمان صوتی "مرکور" برای هفت فلوت و بلندگو/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۸
چیدمان پیراهن هنرمندان ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران ۱۳۸۸
چیدمان روسری هنرمندان زن ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۹
اجرای پروژه "سفید برفی و کتاب آب"( ویدئو آرت و چیدمان) با موضوع عباس کیارستمی / گالری آریا / تهران/ ۱۳۹۰
اجرای پروژه ویدئویی" دپاکین" با الهام از رمان " روزگار دوزخی آقای ایاز" اثر رضا براهنی / گالری ایگرگ/ تهران/ ۱۳۹۰
چیدمان "یک ثانیه سفید، یک ثانیه" یادمان قربانیان انفجار اتمی هیروشیما به سفارش موزه صلح تهران/تهران/۱۳۹۱
پرفورمنس "قرنطینه" در مجموعه سی هنرمند، سی پرفورمنس/گالری ایست/ تهران/۱۳۹۱
اجرای پروژه ادیپ شهریار( ویدئو آرت و چیدمان)/ گالری ایست/ تهران/ ۱۳۹۱
پرفورمنس " سرخوشی ها " در مجموعه سی هنرمند،سی پرفورمنس/گالری ایست/تهران/ ۱۳۹۱
چیدمان محیطی " سنگ – آینه " در محوطه شش هزار ساله "شهر یری" به سفارش میراث فرهنگی
اردبیل/ مشگین شهر/۱۳۹۲
چیدمان محیطی " چهار مسلمون " ( پروژه شخصی) فشم/ رودبار قصران/شمیرانات/ ۱۳۹۳
چیدمان محیطی " گوش سپردن به بادهای خورشیدی " در محوطه پل ساسانی خرانق برای اداره کل میراث فرهنگی استان یزد / خرانق / اردکان / یزد / ۱۳۹۳
ترجمه و انتشار کتاب آغاز بی پایان هنر مفهومی ( نشر نظر) آبان ماه ۱۳۹۲
ترجمه و انتشار کتاب " تاتر و هنر اجرا " ( نشر قطره ) تیر ماه ۱۳۹۳
جمعه ۴ مهرماه ۱۳۹۳
ساعت اجرا: ۶ تا ۸
این اجرا نیازی به ثبت نام ندارد و تعداد مخاطبان محدود نخواهد بود.
بیوگرافی علیرضا امیرحاجبی
متولد ۱۳۴۹
شرکت در نخستین نمایشگاه هنر مفهومی/ موزه هنرهای معاصر تهران / تهران/ ۱۳۸۰
ساخت ویدئو آرت " جاد " با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران / اجرا در گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۴
ویدئو آرت های " توهو" ، سپوکو/ گالری مان هنر نو/ تهران/۱۳۸۵
چیدمان صوتی "زیگما " برای کریستال و پنج بلند گو/حیاط داخلی گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۷
چیدمان صوتی "مرکور" برای هفت فلوت و بلندگو/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۸
چیدمان پیراهن هنرمندان ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران ۱۳۸۸
چیدمان روسری هنرمندان زن ایران/ گالری مان هنر نو/ تهران/ ۱۳۸۹
اجرای پروژه "سفید برفی و کتاب آب"( ویدئو آرت و چیدمان) با موضوع عباس کیارستمی / گالری آریا / تهران/ ۱۳۹۰
اجرای پروژه ویدئویی" دپاکین" با الهام از رمان " روزگار دوزخی آقای ایاز" اثر رضا براهنی / گالری ایگرگ/ تهران/ ۱۳۹۰
چیدمان "یک ثانیه سفید، یک ثانیه" یادمان قربانیان انفجار اتمی هیروشیما به سفارش موزه صلح تهران/تهران/۱۳۹۱
پرفورمنس "قرنطینه" در مجموعه سی هنرمند، سی پرفورمنس/گالری ایست/ تهران/۱۳۹۱
اجرای پروژه ادیپ شهریار( ویدئو آرت و چیدمان)/ گالری ایست/ تهران/ ۱۳۹۱
پرفورمنس " سرخوشی ها " در مجموعه سی هنرمند،سی پرفورمنس/گالری ایست/تهران/ ۱۳۹۱
چیدمان محیطی " سنگ – آینه " در محوطه شش هزار ساله "شهر یری" به سفارش میراث فرهنگی
اردبیل/ مشگین شهر/۱۳۹۲
چیدمان محیطی " چهار مسلمون " ( پروژه شخصی) فشم/ رودبار قصران/شمیرانات/ ۱۳۹۳
چیدمان محیطی " گوش سپردن به بادهای خورشیدی " در محوطه پل ساسانی خرانق برای اداره کل میراث فرهنگی استان یزد / خرانق / اردکان / یزد / ۱۳۹۳
ترجمه و انتشار کتاب آغاز بی پایان هنر مفهومی ( نشر نظر) آبان ماه ۱۳۹۲
ترجمه و انتشار کتاب " تاتر و هنر اجرا " ( نشر قطره ) تیر ماه ۱۳۹۳
اشتراک در:
پستها (Atom)